اثر اشتارک

به انتقال و شکافته شدن خطوط طیفی اتمها و مولکولها به دلیل حضور یک میدان الکتریکی خارجی ثابت، اثراشتارک الگو:به انگلیسی گفته میشود. به مقدار این انتقال یا شکافت، انتقال و شکافت اشتارک گفته میشود. در میدان الکتریکی اعمال شده، اثر مرتبه اول خطی است در حالی که اثر مرتبه دوم نمایی است.
اثر اشتارک در انتشار خطوط طیفی ذرات باردار (انتشار اشتارک) معتبر است. وقتی خطهای انتقال یافته یا شکافته شده در جذب ظاهر میشود، اثر اشتارک معکوس نامیده میشود.
اثر اشتارک مشابه الکتریکی اثر زیمان است که به دلیل حضور میدان مغناطیس، خطوط طیفی به چندین جزء شکافته میشود.

تاریخچه
این اثر در سال ۱۹۱۳ توسط یوهانس اشتارک الگو:به انگلیسی کشف و به نام او نامگذاری شد. در همان سال توسط فیزیکدان دیگری به نام آنتونینو لو سوردو الگو:به انگلیسی که ایتالیایی بود، بهطور مستقل کشف شد. به همین دلیل در ایتالیا گاهی این اثر را اثراشتارک-لو مینامند. کشف این اثر تأثیر بسیار مهمی در پیشرفت نظریهٔ کوانتوم داشت. بعد از کشف این اثر توسط دو فیزیکدان نام برده، هیچکدام توسعه فیزیک مدرن را نپذیرفتند و به برنامههای سیاسی و نژادی هیتلر و موسولینی پیوستند.[۱] بعدها ولدمر فویگت الگو:به انگلیسی با الهام گرفتن از اثر زیمان، به خصوص توضیحات لورنتس دربارهٔ این اثر، محاسبات به روش مکانیک کلاسیک برای جهش کشسان الکترونهای میدان الکتریکی را انجام داد. بدون در نظر گرفتن این پیشگویی، اشتارک عهدهدار اندازهگیریهایی روی حالتهای بر انگیخته اتم هیدروژن شد و سر انجام موفق شد شکافتها را مشاهده کند. پائول اپشتین الگو:به انگلیسی و کارل شوارتزشیلد الگو:به انگلیسی با استفاده از نظریه بور زومرفلد الگو:به انگلیسی توانستند بهطور مستقل معادلههای خطی و نمایی اثر اشتارک را در اتم هیدروژن الگو:به انگلیسی بدست بیاورند. چهار سال بعد هندریک کرامرز الگو:به انگلیسی فرمولهای شدت نور گذارهای طبیعی را استخراج کرد. کرامر همچنین اثر ساختار ریز را که شامل تصحیح انرژی جنبشی و جفت شدگی بین الکترون و اوربیت است را محاسبه کرد.[۲] اولین عملیات مکانیک کوانتوم (در چارچوب مکانیک ماتریسی الگو:به انگلیسیهایزنبرگ) توسط ولفگانگ پائولی الگو:به انگلیسی بود.[۳] اروین شرودینگر الگو:به انگلیسی در سومین مقاله خود در نظریه کوانتوم (که در آن نظریهٔ اختلال خود را معرفی کرد) در مورد اثر اشتارک هم به روش Epstein در سال ۱۹۱۶ و هم به روش اختلال مرتبه اول خودش بهطور مفصل بحث کرد. سر انجام Epstein با دید نظریه کوانتومی جدی، در اثر اشتارک خطی و نمایی تجدید نظر کرد. او معادله شدت خط را نوشت که این اثر توسعه نتایج بدست آمده از نظریه کوانتوم قدیم توسط کرامر بود. نتایج اختلال مرتبه اول برای اثر اشتارک در هیدروژن با مدل بور-سامرفیلد و نظریه کوانتوم اتمها سازگار است در حالی که نتایج مرتبههای بالاتر سازگار نیستند. به این ترتیب اندازهگیریهای اثر اشتارک تحت شدت میدانهای بالا، صحت نظریه کوانتوم دربارهٔ مدل بور را تأیید کرد.
سازوکار
چکیده
یک میدان الکتریکی، به عنوان مثال از چپ به راست، تمایل دارد هسته را به سمت راست و الکترون را به سمت چپ هدایت کند. از نظر دیگر، در یک حالت الکتریکی که در آن ناخالصی بار الکتریکی به سمت چپ متمایل است، انرژی اش کاهش یافتهاست. در حالی که، در حالتی که در آن ناخالصی بار الکتریکی به سمت راست متمایل است، انرژی اش افزایش یافتهاست. همچنین، اثر میدان الکتریکی روی لایههای بیرونی بیشتر است. زیرا الکترونها دور تر از هستهاند بنابراین بیشتر به سمت راست و چپ حرکت میکنند. اثر اشتارک میتواند به شکافت سطوح انرژی تبهگنی بینجامد. برای مثال در مدل بور یک الکترون هم در حالت 2s و هم در حالت 2p یک مقدار انرژی داشته باشد. اگرچه در یک میدان الکتریکی اوربیتالهای هیبریدی ( انطباق کوانتومی هم گفته میشود ) حالتهای 2s و 2p وجود خواهد داشت که در آن الکترون تمایل به سمت چپ دارد که در این صورت انرژی اش کمتر خواهد بود. بنابراین سطوح انرژی تبهگن به سطوح انرژی کمی بیشتر و کمی کمتر شکافته خواهد شد.
الکترواستاتیک کلاسیکی
اثر اشتارک از برهمکنش توزیع بار ( اتم یا مولکول ) و یک میدان الکتریکی خارجی ناشی میشود. قبل از رو کردن به مکانیک کوانتومی، ما این برهمکنش را به صورت کلاسیکی توصیف خواهیم کرد و یک توزیع بار متوالی فرض میکنیم. اگر این توزیع بار قطبش ناپذیر باشد، انرژی برهمکنش آن با پتانسیل الکتروستاتیکی خارجی الگو:چرV(r)الگو:چرخواهد بود: الگو:چپچین
- .
الگو:پایان چپچین اگر میدان الکتریکی ماکروسکوپیک باشد، توزیع بار هم ماکروسکوپیک است. در این صورت منطقی است که فرض کنیم میدان الکتریکی حول این توزیع بار یکنواخت است. یعنی V دوجمله از بسط تیلور میباشد: الگو:چپچینالگو:پایان میدان الکتریکی:الگو:چپچین
الگو:پایان
در اینجا ما مبدأ 0 را درون ρ گرفتیم. با فرض الگو:چرV(0)الگو:چر به عنوان انرژی صفر، برهمکنش به صورت زیر خواهد بود: الگو:چپچین
- .
الگو:پایان که μ، گشتاور دوقطبی ρ، انتگرال حول توزیع بار میباشد. در صورتی که ρ متشکل از N بار نقطه ایالگو:چر qj الگو:چر باشد،انتگرال به صورت جمع خواهد بود: الگو:چپچین الگو:پایان
نظریۀ اختلال
حال به مکانیک کوانتوم برمی گردیم. یک اتم یا مولکول را به عنوان مجموعهای از بارهای نقطهای میبینیم(الکترون و هسته)، در نتیجه تعریف دوم دوقطبی بکار میرود. برهمکنش اتمها یا مولکولها با یک میدان خارجی یکنواخت به صورت زیر تعریف میشود:الگو:چپچین الگو:پایان این عملگر به عنوان اختلال در نظریه ی اختلال برای محاسبه اثر اشتارک در مرتبهٔ اول و مرتبه دوم استفاده میشود.
مرتبه ی اول
فرض میکنیم تابع حالتهای مرتب صفرم اتمها یا مولکولهای مختل شده در تبهگنی gتایی به صورت الگو:چرالگو:چر باشد.(ناواگنی (غیر تبهگنی) حالت خاص g=1 است.) بر اساس نظریهٔ اختلال، انرژیهای مرتبهٔ اول، ویژه مقادیر ماتریس الگو:چرg x gالگو:چر میباشند.الگو:چپچین
الگو:پایان اگر g=1 باشد، انرژی مرتبهٔ اول متناسب با مقدار انتظاری عملگر الگو:چرالگو:چر خواهد بود.الگو:چپچین الگو:پایان چون تکانه دو قطبی، بردار است، عناصر قطری ماتریس اختلال الگو:چرVintالگو:چر، برای یک سیستم با یک مرکز وارونگی (مثل اتم ها) صفر است. مولکولها با مر کز وارونگی در یک حالت الکتریکی ناواگن، دو قطبی ندارند. بنابراین اثر اشتارک خطی را، نشان نمیدهند. برای بدست آوردن یک ماتریس غیر صفر الگو:چرVintالگو:چر، برای سیستمهایی با مرکز وارونگی، ضروری است که بعضی از توابع مختل نشدهالگو:چر الگو:چرپاریتهٔ معکوس داشته باشند. زیرا فقط توابع پاریته مثبت عناصر غیر صفر ماتریس را بدست میدهند. حالتهای مرتبه صفرم تبهگن پاریتهٔ مثبت، برای اتمهای هیدروژن گونهٔ ( تک الکترونی) برانگیخته اتفاق می افتد. حالت بر انگیخته اتمهای هیدروژن گونه با عدد کوانتومی اصلی n، تبهگنی الگو:چرn2الگو:چر تایی است و در این حالت داریم:الگو:چپچین الگو:پایان که در آن الگو:چرالگو:چر عدد کوانتومی تکانه زاویهای مداری است. برای مثال حالت براگیخته n=4، حالتهای الگو:چرالگو:چر زیر را در بر دارد:الگو:چپچین الگو:پایان حالتهای تک الکترونی با الگو:چرالگو:چرهای زوج، تحت پاریته زوج هستند. در حالی که الگو:چرالگو:چرهای منفی، تحت پاریتهف منفی هستند. بنابراین اتمهای هیدروژن گونه با الگو:چرn>1الگو:چر اثر اشتارک مرتبه اول را نمایش میدهند. اثر اشتارک مرتبهٔ اول، درگذار دورانی مولکولهای متقارن اتفاق می افتد( نه برای مولکولهای نا متقارن و خطی). در تقریب اول، ممکن است مولکولها به صورت یک دوران گر صلب دیده شود. یک دوران گر صلب متقارن، ویژه حالتهای مختل نشده دارد:الگو:چپچین الگو:پایان با انرژی تبهگنیالگو:چر 2(2J+1)الگو:چرتایی برای الگو:چر|K|> 0الگو:چر و انرژی تبهگنی الگو:چر(2J+1)الگو:چرتایی برای K=0. اینجا، الگو:چرDJMKالگو:چر یک عنصر از ماتریس ویگنر است. ماتریس اختلال مرتبهٔ اول بر اساس تابع دورانگر صلب مختل نشده که غیر صفر است و میتوان آن را قطری کرد، این انتقالها و شکافتها را در طیف چرخشی به دست میدهد. با تحلیل کمی این انتقال اشتارک میتوان تکتنهٔ دوقطبی الکتریکی ثابت مولکول متقارن را نتیجه گرفت.
مرتبه ی دوم
همانطور که گفته شد، اثر اشتارک مرتبه دوم با نظریهٔ اختلال مرتبهٔ دوم توصیف میشود. مسائل مرتبهٔ صفرم: الگو:چپچین الگو:پایان حل شده فرض میشود. چنین معمول است که حالتهای مرتبهٔ صفرم مختل نشده، ناواگن فرض میشود و اگر حالت پایه را به عنوان حالت ناواگن ( برای اتمهای هیدروِژن گونهالگو:چرn = 1الگو:چر) در نظر بگیریم، طبق نظریهٔ اختلال داریم:الگو:چپچین الگو:پایان مؤلفههای تانسور قطبش پذیری α چنین تعریف میشود:الگو:چپچین الگو:پایان انرژی الگو:چرE(2)الگو:چر، اثر اشتارک نمایی را بدست میدهد. بنابراین به دلیل تقارن کروی آنها، تانسور قطبشپذیری اتمها همگراست.الگو:چپچین الگو:پایان که انتقال اشتارک نمایی اتم هاست و برای بیشتر مولکولها نیز، تقریب بدی نیست. زیرا تانسورهای مولکولها معمولاً همگرا هستند.
اثر اشتارک کوانتومی
الگو:اصلی در یک آلیاژ نیمه رسانا، در جایی از آن که یک نوار ممنوعه کوچک ( گاف انرژی ) بین دولایهٔ ماده قرار میگیرد، ملاحظه میشود که اثر اشتارک بهطور چشمگیری زیاد میشود. علت این امر این است که الکترون و حفره نیمه رسانا، توسط میدان در جهت مخالف وادار به حرکت میشوند ولی همچنان در آن نوار ممنوعه باقی میمانند. اثر اشتارک کوانتومی بهطور گسترده در مدولاتور(تلفیقکننده)های اپتیکی و ارتباطات فیبر اپتیکی استفاده میشود.
منابع
- ↑ M. Leone, A. Paoletti, and N. Robotti, A Simultaneous Discovery: The Case of Johannes Stark and Antonino Lo Surdo, Physics in Perspective, vol. 6, pp. 271-294 (2004).
- ↑ H. A. Kramers, Roy. Danish Academy, Intensities of Spectral Lines. On the Application of the Quantum Theory to the Problem of Relative Intensities of the Components of the Fine Structure and of the Stark Effect of the Lines of the Hydrogen Spectrum, p. 287 (1919);Über den Einfluß eines elektrischen Feldes auf die Feinstruktur der Wasserstofflinien (On the influence of an electric field on the fine structure of hydrogen lines), Zeitschrift für Physik, vol. 3, pp. 199-223 (1920)
- ↑ W. Pauli, Über dass Wasserstoffspektrum vom Standpunkt der neuen Quantenmechanik (On the hydrogen spectrum from the point of view of the new quantum mechanics). Zeitschrift für Physik, vol. 36 p. 336 (1926)