تئوری کارانن-لوف

از testwiki
نسخهٔ تاریخ ۲۴ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۲۴ توسط imported>Vfor3090
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

قضیهٔ کارهونِن-لُواِو (به انگلیسی: Karhunen-Loève Theorem) یا تبدیل کارهونِن-لُواِو، یک فرایند تصادفی در یک بازهٔ کران‌دار را با ترکیب خطی نامحدودی از توابع متعامد نمایش می‌دهد.

این قضیه به افتخار کاری کارهونِن و میشل لُواِو نامیده شده‌است، و به آن قضیه کُوسامبی-کارهونن-لواو (به انگلیسی: Kosambi-Karhunen-Loève) هم گفته می‌شود. [۱][۲]

این تبدیل هم‌چنین به تبدیل هُتِلینگ و تبدیل بردار ویژه نیز شناخته می‌شود و با تحلیل مولفه اصلی (به انگلیسی: Principal Component Analysis, PCA) مرتبط است که در پردازش تصویر و آنالیز داده‌ها، فراوان استفاده می‌شود.[۳]

در مقایسه با تبدیل فوریه که ضرایب آن اعداد معیّن (deterministic) و پایه‌های آن توابع سینوسی هستند، ضرایب تبدیل کارهونن-لُواِو متغیرهای تصادفی هستند و پایه‌های آن بستگی به فرایند دارند. می‌توان گفت این تبدیل به‌گونه‌ای با فرایند تصادفی سازگار می‌شود که به بهترین پایه‌ها برای آن فرایند می‌انجامد.

برای یک فرایند تصادفی متمرکز الگو:ریاضی (الگو:ریاضی، الگو:ریاضی) می‌نویسیم:

Xt=k=1Zkck(t)

که در آن Zkها متغیرهای تصادفی، و دوبه‌دو ناهمبسته هستند و ckها، توابع پیوسته حقیقی در بازهٔ الگو:Math و دوبه‌دو در الگو:Math متعامد هستند. فرایندی که متمرکز نیست را می‌توان با الگو:Math متمرکز کرد.

اگر فرایند گاوسی باشد، Zkها گاوسی و مستقل آماری هستند. یک مثال از یک فرایند متمرکز در بازهٔ الگو:ریاضی، فرایند وینر است.

فرمول

t[a,b]XtL2(Ω,F,𝐏),
t[a,b]𝐄[Xt]=0,
t,s[a,b]KX(s,t)=𝐄[XsXt].
  • یک عملگر خطی TKX را در KX اعمال می‌کنیم. TKX به این صورت تعریف می‌شود:
TKX:L2([a,b])L2([a,b]):fTKXf=abKX(s,)f(s)ds
ازآنجاکه TKX یک عمل‌گر خطی‌ست، مقدار ویژه λk و تابع ویژه ek دارد، که در معادله‌ انتگرالی زیر، به هم مربوط می‌شوند:
abKX(s,t)ek(s)ds=λkek(t)

بیانی از قضیه

قضیه. الگو:Mvar را یک فرایند تصادفی با میانگین صفر و انتگرال پذیر برای مربع آن در فضای احتمال الگو:Math و نمایه آن در بازهٔ بستهٔ [a, b] با تابع کوواریانس پیوستهٔ الگو:ریاضی در نظر می‌گیریم.

حال الگو:ریاضی یک هسته ی Mercer است و ek را یک پایهٔ متعامد بر روی الگو:Math می‌گیریم که از توابع ویژهٔ TKX دارای مقدار ویژهٔ الگو:Mvar تشکیل شده‌است. می‌توان الگو:Mvar را به صورت زیر بیان کرد

Xt=k=1Zkek(t)

که در L2 هم‌گراست و

Zk=abXtek(t)dt

همچنین متغیرهای تصادفی Zk دارای میانگین صفر، ناهم‌بسته و دارای واریانس λk هستند

𝐄[Zk]=0,kand𝐄[ZiZj]=δijλj,i,j

اثبات

  • تابع کوواریانس KX شرایط تعریف هسته‌ی Mercer را داراست. طبق تئوری Mercer، یک مجموعهٔ {λk, ek(t)} وجود دارد که از مقدار ویژه‌ها و توابع ویژهٔ TKX، یک مجموعه متعامد از L2([a,b]) تشکیل می‌دهند و KX را نیز می‌توان به صورت زیر نمایش داد:
KX(s,t)=k=1λkek(s)ek(t)
  • فرایند Xt می‌تواند به صورت تابعی از ekها به صورت زیر بسط پیدا کند:
Xt=k=1Zkek(t)

که در آن ضرایب (متغیرهای تصادفی) Zk به صورت زیر به دست می‌آیند:

Zk=abXtek(t)dt
  • حال خواهیم داشت:
𝐄[Zk]=𝐄[abXtek(t)dt]=ab𝐄[Xt]ek(t)dt=0[8pt]𝐄[ZiZj]=𝐄[ababXtXsej(t)ei(s)dtds]=abab𝐄[XtXs]ej(t)ei(s)dtds=ababKX(s,t)ej(t)ei(s)dtds=abei(s)(abKX(s,t)ej(t)dt)ds=λjabei(s)ej(s)ds=δijλj
که در آن از این نکته استفاده شده است که ekها توابع ویژهٔ TKX بوده و متعامد هستند.
  • حال نشان می‌دهیم که همگرایی در L2 است. فرض می‌کنیم
SN=k=1NZkek(t).
آنگاه:
𝐄[|XtSN|2]=𝐄[Xt2]+𝐄[SN2]2𝐄[XtSN]=KX(t,t)+𝐄[k=1Nl=1NZkZlek(t)el(t)]2𝐄[Xtk=1NZkek(t)]=KX(t,t)+k=1Nλkek(t)22𝐄[k=1NabXtXsek(s)ek(t)ds]=KX(t,t)k=1Nλkek(t)2
که طبق قضیهٔ Mercer به صفر میل می‌کند.

مشخصات تبدیل کارهونن-لُواِو

حالت خاص: توزیع گاوسی

ازآنجاکه حد امید ریاضی متغیرهای تصادفی مشترکاً گاوسی، خود مشترکاً گاوسی هستند و متغیرهای تصادفی گاوسی مستقل هستند اگر و فقط اگر متعامد باشند، می‌توان نتیجه گرفت: قضیه. متغیر تصادفی الگو:Mvar دارای توزیع مشترک گاوسی است و به‌طور تصادفی مستقل است اگر فرایند اولیه الگو:Math گاوسی باشد.

در این حالت (گاوسی بودن)، از آنجایی که الگو:Mvarها مستقل هستند، می‌توان گفت:

limNi=1Nei(t)Zi(ω)=Xt(ω)

almost surely.

بسط کارهونِن-لُواِو فرایند را ناهمبسته می‌کند

این نتیجه از استقلال الگو:Mvar حاصل می‌شود.

بسط کارهونِن-لُواِو مقدار خطای میانگین مربعات را به حداقل می‌رساند

در بخش معرفی، بیان کردیم که بسط خلاصه شدهٔ کارهونِن-لُواِو بهترین تخمین برای یک فرایند است به طوری که خطای میانگین مربعات حداقل شود. به خاطر همین خصوصیت است که بیان می‌شود این تبدیل به‌طور بهینه انرژی را فشرده (ذخیره) می‌کنند. به‌طور دقیق تر، برای هر پایهٔ متعامد {fk} از فضای L2([a, b])، می‌توان فرایند Xt را به صورت زیر تجزیه کرد:

Xt(ω)=k=1Ak(ω)fk(t)

که در آن

Ak(ω)=abXt(ω)fk(t)dt

و می‌توان Xt را با جمع متناهی زیر برای هر عدد صحیح 'N به صورت زیر تخمین زد

X^t(ω)=k=1NAk(ω)fk(t)

یافتن واریانس

یک نتیجهٔ مهم این تبدیل را می‌توان این مورد در نظر گرفت که از آنجایی که Zkها در تبدیل کارهونِن-لُواِو ناهمبسته هستند، Bienaymé formula نتیجه می‌دهد که Xt برابر است با جمع واریانس جملات جمع، داریم:

Var[Xt]=k=0ek(t)2Var[Zk]=k=1λkek(t)2

تعریف شده روی [a, b] و استفاده از این مسئله که ekها متعامد هستند، نتیجه می‌گیریم که واریانس کل فرایند برابر است با:

abVar[Xt]dt=k=1λk

منابع

الگو:پانویس الگو:روش‌های فشرده‌سازی

  1. الگو:Citation
  2. الگو:Citation
  3. Karhunen-Loeve Transform (KLT) الگو:Webarchive, Computer Image Processing and Analysis (E161) lectures, Harvey Mudd College