سهمی

از testwiki
نسخهٔ تاریخ ۷ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۱۹ توسط imported>Taddah (نگارخانه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
یک سهمی

الگو:Infobox

یک سهمی از تقاطع یک صفحه و یک مخروط به دست می‌آید.

در ریاضیات سَهمی الگو:به انگلیسی مکان هندسی نقاطی از صفحه است که از یک خط و از یک نقطه هم فاصله هستند. این منحنی که شَلجَمی یا شَلغَمی[۱] هم نامیده می‌شود یکی از مقاطع مخروطی می‌باشد، زیرا از تقاطع یک صفحه و یک مخروط می‌تواند به وجود بیاید.[۲] سهمی و هذلولی دو مقطع مخروطی باز هستند و بیضی و دایره دو مقطع مخروطی بسته.

تاریخچه

یونان باستان

بنابر تقریظی از اراتوستن، سهمی را نخستین‌بار منایخموس (۳۸۰ الگو:-- ۳۲۰ پ. م)، دوست نزدیک افلاطون، در تلاش برای حل تضعیف مکعب (ساختن مکعبی که حجم آن دو برابر حجم یک مکعب مفروض است فقط با استفاده از خط‌کش و پرگار) کشف کرد. آپولونیوس برای اولین بار نام «پارابول» (الگو:Lang-gr، به معنای «کاربرد»)الگو:یاد را بر روی سهمی گذاشت[۳] و اقلیدس (حدود ۳۶۵–۲۷۵ پ. م) بررسی دقیقی از ویژگی‌های سهمی ارائه کرد.[۴] پاپوس اسکندرانی (حدود ۳۵۰ الگو:-- ۲۹۰ پ. م) مفهوم خط‌های هادی را برای نخستین بار بررسی کرد و نشان داد که هر منحنی نسبت ثابتی (که بعدها به برون‌مرکزی معروف شد) دارد و این نسبت ثابت برای همهٔ سهمی‌ها برابر ۱ است.[۵]

نام آپولونیوس (اواخر قرن سوم الگو:-- اوایل قرن دوم پیش از میلاد) برای قرن‌ها پس از مرگ او با مطالعهٔ مقاطع مخروطی گره خورده بود. آپولونیوس اثر مهمش «مخروطات» را، که مشتمل بر هشت مقاله است،[۶] با مطالعهٔ مخروط آغاز می‌کند و پس از تعریف سه مقطع مخروطی (سهمی، هذلولی، و بیضی)، به تعریف خط مماس آن‌ها می‌پردازد و سپس ثابت می‌کند که فاصلهٔ کانونی برای همهٔ نقاط روی یک بیضی ثابت است.[۷]

قرون وسطی

همزمان با حکومت مأمون در خراسان (در قرن سوم هجری)، اخوان ثلاثهٔ بنوموسی دست به ترجمهٔ مخروطات آپولونیوس از یونانی به عربی زدند. بنوموسی فقط نسخه‌ای ناقص از مخروطات را در اختیار داشتند و مقاطع مخروطی در زمان ایشان به دست فراموشی سپرده شده بود، بنابراین در فهم متن دچار مشکل بودند. اندکی بعد، یکی از اخوان ثلاثه به نام حسن نظریهٔ مقاطع استوانه‌ای را ابداع کرد که می‌توان آن را مقدمه‌ای ساده بر مقاطع مخروطی دانست. پس از درگذشت حسن، برادرش احمد در شام نسخه‌ای کامل‌تر از چهار فصل اول مخروطات را با شرح اوتوکیوس پیدا کرد و به کمک برادر دیگرش، محمد، و با استفاده از دو نسخهٔ موجود و نظریهٔ حسن، موفق شد نظریات آپولونیوس را دریابد. احمد و محمد ترجمهٔ مقالهٔ اول تا چهارم مخروطات را به هلال حمصی و مقالهٔ پنجم تا هفتم آن را به ثابت بن قره سپردند و خود بازنگری نهایی ترجمه را عهده‌دار شدند. ترجمهٔ برادران بنوموسی از مقالات پنجم تا هفتم مخروطات تنها نسخهٔ باقی ماندهٔ این اثر است.[۶] ترجمهٔ آثار علمی به عربی اغلب نیازمند ابداع اصطلاحات فنی تازه بود و مترجمان آن‌ها، بر خلاف مترجمان لاتین، به ترانویسی عبارات یونانی اکتفا نکردندالگو:یاد و برای واژهٔ «پارابولی» اصطلاح «الگو:عبارت عربی» را در نظر گرفتند که معنای آن را حفظ می‌کندالگو:یاد و هنوز در زبان عربی به بیضی «الگو:عبارت عربی» گفته می‌شود.[۶]

رنسانس و قرون جدید

اسحاق نیوتن در کتاب «اصول ریاضی فلسفه طبیعی»[۸] نشان داد که اگر نیروی کشش میان اجسام آسمانی متناسب با معکوس مجذور فاصله بین آن دو باشد، اجرامی که به دور یک جرم بزرگ می‌گرداند، یا باید حرکت دایره‌ای، بیضوی، سهموی یا هذلولوی داشته باشند. نیوتن از سهمی برای محاسبه مدار شهاب سنگ‌ها استفاده کرد.[۹] امروزه می‌دانیم که اگر چه سهمی مدل خوبی برای حرکت شهاب سنگ‌ها می‌باشد ولی این مدل از دقت بالایی برخوردار نیست و به ندرت مدار شهاب سنگ‌ها با دقت بسیار بالایی سهموی می‌باشند.[۱۰]

گالیله نشان داد که وقتی جسمی را در هوا پرتاب می‌کنیم، مسیر حرکت آن سهموی می‌باشد.[۱۱] این موضوع زمانی صحت دارد که از مقاومت هوا و آثار چرخشی چشم پوشی شود.[۲]

نیوتون و گرگوری نشان دادند که هنگامی که نور به صورت موازی به یک آینه سهموی تابانده شود، پس از انعکاس در کانون آن جمع می‌شود.[۱۱]

پاسکال سهمی را تصویر یک دایره در نظر گرفت.[۱۱]

رنه دکارت خود مقاطع مخروطی آپولونیوس، به‌ویژه بیضی و سهمی، را در آثارش در باب هندسه تحلیلی بررسی کرده بود.[۱۲]

پس از نیوتن

کاربرد

اقتصادی‌ترین شکل پل کمانی در اغلب شرایط عملی سهمی می‌باشد.[۱۳]

تعریف سهمی

سهمی به عنوان مقطع مخروطی

سهمی خمی باز است که از برخورد مخروطی قائم با قاعدهٔ دایره‌ای و صفحه‌ای حاصل می‌شود که با یکی از وترهای مخروط موازی باشد ولی با ارتفاع مخروط موازی نباشد.[۱۴] اگر این صفحه با قاعدهٔ مخروط موازی باشد حاصل دایره، اگر با ارتفاع مخروط موازی باشد حاصل هذلولی، و اگر با هیچ‌یک از وترهای مخروط یا ارتفاع آن موازی نباشد حاصل بیضی خواهد بود.[۱۵]

تعریف سهمی به صورت مکان هندسی نقاط

در صفحهٔ اقلیدسی سهمی را می‌توان به صورت مجموعه ای از نقاط (مکان هندسی) تعریف کرد.

سهمی مکان هندسی نقاطی است که فاصلهٔ آن‌ها از نقطه ای ثابت به نام کانون با فاصلهٔ آن از خط ثابتی به نام خط هادی برابر باشد.

{P:|PF|=|Pl|}

معادله

معادله ساده سهمی:y=x2 می‌باشد. شکل کلی معادله سهمی در دستگاه مختصات دکارتی، به شکل زیر است:

Ax2+Bxy+Cy2+Dx+Ey+F=0

که ضرایب A تا F همگی ثابت و حقیقی بوده، A یا C غیر صفر هستند، و همچنین B2=4AC.

مختصات قطبی

مقاطع مخروطی با کانون مشترک

اگر الگو:ریاضی سهمی ای با معادلهٔ دکارتی y2=2px (سهمی به سمت راست باز می‌شود) دارای معادلهٔ قطبی زیر است:

r=2pcosφsin2φ,φ[π2,π2]{0}
(r2=x2+y2, x=rcosφ).

محور سهمی V=(0,0) و کانون آن F=(p2,0) است.

اگر مبدأ را به سمت کانون جابه جا کنیم یعنی F=(0,0) معادله ی قطبی زیر را خواهیم داشت:


r=p1cosφ,φ2πk.

روش انتقال

y=a(xh)2+k

  • a بیانگر باز و بسته شدن دهانه تابع است.
  • h بیانگر جابجا شدن نمودار در جهت افقی. (برخلاف علامت h حرکت می‌کند)
  • k بیانگر جابجا شدن نمودار در جهت عمودی. (برجهت علامت k حرکت می‌کند)

در معادله بالا h باعث انتقال افقی و k باعث انتقال عمودی می‌شود. کافیست نمودار y=x2 رسم کرده و با توجه به علامت h و k آن را منتقل می‌کنیم.

انتقال سهمی
انتقال سهمی

مساحت زیر سطح سهمی

مساحت زیر سطح سهمی که منحنی و تابعی است براساس این روش بیان می گردد

S:f(x)=x24+2

مساحت زیر سطح سهمی بر اساس و رابطه مختصات دوبعدی قطبی بدست می آید. و چون در مختصات واحد مختصات سهمی2واحد بیشتر است به علاوه دو می کنیم

خاصیت بازتاب نور

نورهایی که موازی با خط قرینه سهمی وارد سهمی می‌شوند، به کانون بازتاب می‌کنند.

خاصیت بازتاب سهمی بیان می‌دارد که اگر یک سهمی آیینه ای باشد و بتواند نور را بازتاب کند، آنگاه نورهایی که موازی با خط تقارن سهمی به آن وارد می‌شوند، به سمت کانون آن بازتاب می‌کنند.

اثبات

در شکل مقابل F نقطه کانون سهمی، P نقطه ای دلخواه روی سهمی، الگو:Overline عمودی بر خط هادی سهمی و الگو:Overline نیم ساز زاویه FPT∠ است. Q نقطه ای دیگر روی سهمی است و الگو:Overline نیز عمود بر خط هادی است. ما می‌دانیم الگو:Overline = الگو:Overline و الگو:Overline = الگو:Overline. به وضوح، الگو:Overline > الگو:Overline, پس الگو:Overline > الگو:Overline. اما از طرفی تمام نقاط روی الگو:Overline از F و T به یک فاصله هستند. یعنی هیچ نقطه ای روی سهمی نیست که روی الگو:Overline باشد؛ که یعنی خط مماس به سهمی که از نقطه T می‌گذرد، نیمساز الگو:Overline و الگو:Overline است. با توجه به این که زاویه تابش نور از خط مماس به منحنی با زاویه بازتاب برابر است، می‌توان دریافت که پرتو بازتاب در راستای همان خطی است که به F می‌رود.

ویژگی‌ها

  • معادلهٔ سهمی در یک سیستم مختصات تخصیص‌یافته عبارت است از x22py=0. رأس این سهمی در O(0,0) قرار دارد و محور yها محور تقارن آن است.[۱۶]
  • نقطه تمرکز F(0,p/2) سهمی بر روی محور تقارن قرار دارد و الگو:پمٔ سهمی (منحنی مکان هندسی مرکز انحناهای آن) تنها یک نوک تیز دارد.[۱۷]
  • خط تمرکز معادل f:y=p/2 است که عمود بر محور xها است و فاصله‌اش از نقطهٔ تمرکز (F) برابر p است.[۱۸]
  • برای هر نقطهٔ q روی سهمی، فاصلهٔ q از نقطهٔ تمرکز F فاصلهٔ آن از خط تمرکز f است.[۱۹]
  • همهٔ سهمی‌ها با هم متشابه‌اند.[۲۰]
  • سهمی‌هایی با p برابر با یکدیگر همنهشتند.[۲۱]
  • فرمول پارامتریک سهمی: نمونهٔ آن می‌تواند c(t)=(t,t2/2p) باشد.[۲۲]

رسم سهمی

معادلهٔ درجه دو y=ax2+bx+c را در نظر می‌گیریم. برای رسم سهمی کافیست که رأس آن را پیدا کنیم.

فرمول رأس سهمی برابر است با:

(b2a,Δ4a)

بعد از پیدا کردن رأس سهمی دو نقطهٔ دیگری را با جایگذاری در فرمول پیدا کرده و نمودار را رسم می‌کنیم.

نکته: اگر در معادله درجه دو a مثبت باشد دهانه سهمی رو به بالا و اگر منفی باشد دهانه سهمی رو به پایین است.

تعیین علامت a
تعیین علامت a

نگارخانه

یادداشت

الگو:یادداشت

پانویس

آموزش رسم سهمی «سیده فاطمه موسوی نطنزی»

منابع

پانویس

الگو:پانویس

فهرست منابع

  1. "معنی شلغمی | لغت‌نامه دهخدا" شکلی مانند شلغم، سهمی، عربی آن را شلجم خوانند. http://www.vajehyab.com/dehkhoda/%D8%B4%D9%84%D8%BA%D9%85%DB%8C
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ Encyclopædia Britannica, parabola (mathematics)
  3. الگو:Harvcolnb
  4. الگو:Harvcolnb
  5. الگو:Harvcolnb
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ الگو:پکه
  7. الگو:Harvcolnb
  8. Principia
  9. Encyclopædia Britannica, comet (astronomy): The impact of Newton’s work
  10. Roger R. Bate, Donald D. Mueller, Jerry E. White, Fundamentals of astrodynamics, Dover Publications, 1971, p. 24
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ Weisstein, Eric W. «Parabola" From MathWorld--A Wolfram Web Resource
  12. الگو:Harvcolnb
  13. John Thomas Rule, Steven A. Coons, "Graphics", McGraw-Hill (New York), 1961, p. 137
  14. الگو:Harvcolnb
  15. الگو:Harvcolnb
  16. الگو:Harvcolnb
  17. الگو:Harvcolnb
  18. الگو:Harvcolnb
  19. الگو:Harvcolnb
  20. الگو:Harvcolnb
  21. الگو:Harvcolnb
  22. الگو:Harvcolnb