نمایش مبدأ برای چاقی

انباشته شدن بیش از حد چربی در بدن
{{جعبه بیماری |
  name= چاقی|
  image       = Obesity-waist circumference.svg|
image_size=286|
  caption = مقایسه ابعاد انسان به ترتیب معمولی، اضافه وزن، چاق |
  DiseasesDB  = ۹۰۹۹ |
  ICD10       = {{ICD10|E|66| |e|65}} |
  ICD9        = {{ICD9|278}} |
  MedlinePlus = ۰۰۳۱۰۱ |
  eMedicineSubj  = med |
  eMedicineTopic =۱۶۵۳ |
  MeshName    = Obesity |
  MeshNumber  = C23.888.144.699.500 |
}}{{وزن بدن انسان}}
'''چاقی''' وضیعت پزشکی است که [[بافت چربی]] بیش از حد طبیعی در بدن فرد انباشته شده باشد. انباشت بیش از حد بافت چربی می‌تواند باعث پسرفت شاخص‌های [[سلامتی]]، از جمله کاهش [[میانگین طول عمر]] یا کاهش [[کیفیت زندگی]] گردد.<ref name="WHO 2000 p.6">WHO 2000 p.6</ref><ref name=HaslamJames/> شایع‌ترین روش برای تخمین چاقی استفاده از [[شاخص توده بدن]] (BMI) است. شاخصی که با تقسیم کردن وزن شخص بر حسب کیلوگرم بر توان دوم قد وی بر حسب متر به دست می‌آید. طبق تعریف هنگامی که شاخص توده بدن از ۳۰=(kg/m^۲) بیشتر شود، آن فرد چاق محسوب می‌شود.<ref name="WHO 2000 p.9">WHO 2000 p.9</ref>
و در کودکان از [[صدک]] استفاده می‌شود.
دلایل متنوعی برای علت چاقی ارائه شده‌است. اما مهم‌ترین علت مؤثر در چاقی و اضافه وزن، عبارت است از تمایل بدن ما برای ذخیره انرژی به صورت چربی این تمایل به صورت تکاملی به انسان امروزی به ارث رسیده‌است. هزاران سال پیش، اجداد انسان امروزی به دلیل نحوه تغذیه که عبارت بود از دوره‌های پرخوری، و انتظار طولانی مدت برای پیدا کردن دوباره غذا، توانایی ذخیره انرژی به صورت بافت اضافه چربی را به دست آوردند. بیشتر کسانی که اضافه وزن دارند، چاقی موضعی و [[چاقی شکمی|شکمی]] دارند. در زنان و به خصوص در [[مرد|مردان]] [[چاقی شکمی]] و [[اضافه وزن]] افزایش چشم‌گیری داشته‌است. انسان‌های دارای اضافه وزن یا چاق همیشه در معرض خطر ابتلا به بسیاری از بیماری‌های زمینه‌ای هستند. از دست دادن مقدار محدودی از این وزن اضافی می‌تواند کمک بسیاری به کاهش خطرات احتمالی کند.

مرض چاقی احتمال ابتلا به بیماری‌های گوناگون، به خصوص [[بیماری قلبی-عروقی|بیماری‌های قلبی]]، [[دیابت نوع دوم]]، [[آپنه خواب]]، انواع مشخصی از [[سرطان]]، [[آرتروز]]<ref name=HaslamJames/> و [[آسم]]<ref name=HaslamJames/><ref name="medicalnewstoday.com">http://www.medicalnewstoday.com/releases/24118.php</ref><ref name=Poulain/> را افزایش می‌دهد. مرض چاقی بیشتر به وسیله ترکیب بیش از اندازه [[انرژی غذایی]] ورودی، تحرکات بدنی کم، و [[وراثت (ژنتیک)|استعداد ژنتیکی]]، ایجاد می‌شود. هرچند اندک مواردی در ابتدا به وسیله [[ژن]]، اختلالات [[غده درون‌ریز]]، [[داروها]] یا [[بیماری روانی|امراض روانی]] ایجاد می‌شوند. به عنوان شاهدی بر این نظریه، برخی از افراد چاق با وجود کم غذا خوردن، به دلیل [[متابولیسم]] کند بدن، دچار افزایش وزن می‌گردند. به‌طور میانگین، افراد چاق میزان مصرف انرژی بیشتری نسبت به همتایان لاغر خود دارند که این امر به دلیل میزان انرژی لازم برای نگهداری کردن از بدنی ست که اضافه وزن دارد.<ref>{{cite book |author=Kushner, Robert |title=Treatment of the Obese Patient (Contemporary Endocrinology) |publisher=Humana Press |location=Totowa, NJ|year=2007 |page=158 |isbn=1-59745-400-1 |url=http://books.google.com/?id=vWjK5etS7PMC&pg=PA121&lpg=PA121&dq=measurement+of+metabolism+in+obese+Bessesen |doi= |accessdate=April 5, 2009}}</ref><ref name=Anes2000>{{cite journal |author=Adams JP, Murphy PG |title=Obesity in anaesthesia and intensive care |journal=Br J Anaesth |volume=85 |issue=1 |pages=91–108 |year=2000 |month=July |pmid=10927998 |doi= 10.1093/bja/85.1.91|url=http://bja.oxfordjournals.org/cgi/content/full/85/1/91}}</ref>[[رژیم غذایی]] و [[ورزش|تمرینات ورزشی]] راه حل‌های اصلی مرض چاقی می‌باشند. کیفیت رژیم غذایی را می‌توان با کاهش مصرف غذاهای پرانرژی، مانند غذاهای پرچرب و [[شیرینی (مزه)|شیرین]]، و همچنین استفاده بیشتر از غذاهای گیاهی رژیمی، افزایش داد. [[دارو ضد چاقی|داروهای ضد چاقی]] ممکن است جهت کاهش اشتها یا جلوگیری از جذب چربی، در کنار یک رژیم غذایی مناسب استفاده شوند. اگر رژیم غذایی، ورزش و دارو مؤثر نباشند، [[بالون معده]] می‌تواند به کاهش وزن کمک کند؛ یا ممکن است [[جراحی باریاتریک]] برای کاهش حجم شکم و یا طول روده، به جهت ایجاد سیری زودرس و کاهش توانایی جذب مواد مغزی، انجام گیرد.<ref>NICE 2006 p.10–11</ref><ref name=balloon2008>{{cite journal |author=Imaz I, Martínez-Cervell C, García-Alvarez EE, Sendra-Gutiérrez JM, González-Enríquez J |title=Safety and effectiveness of the intragastric balloon for obesity. A meta-analysis|journal=Obes Surg |volume=18 |issue=7 |pages=841–6 |year=2008 |month=July |pmid=18459025|doi=10.1007/s11695-007-9331-8}}</ref>

مرض چاقی، با افزایش شیوع در بزرگسالان و کودکان، یکی از عمده‌ترین [[عوامل قابل پیشگیری مرگ و میر|علل قابل پیشگیری مرگ و میر]] در سرتاسر جهان می‌باشد، و صاحب نظران آن را به عنوان یکی از جدی‌ترین مشکلات [[سلامت عمومی]] در قرن بیست و یکم می‌دانند.<ref name=Barn1999>{{cite journal |author=Barness LA, Opitz JM, Gilbert-Barness E |title=Obesity: genetic, molecular, and environmental aspects |journal=Am. J. Med. Genet. A|volume=143A |issue=24 |pages=3016–34 |year=2007 |month=December |pmid=18000969 |doi=10.1002/ajmg.a.32035 |url=}}</ref> چاقی در بسیاری از مناطق مدرن جهان، (مخصوصا در[[جهان غرب]]) به عنوان ننگ اضافه وزن شناخته می‌شود؛ با این وجود در گذشته در بسیاری از موارد چاقی به عنوان سمبل و نماد توانگری و باروری شناخته شده‌است.<ref name=HaslamJames/><ref name=Woodhouse/>

== واژه‌شناسی ==
چاق واژه ای [[ترکی]] است که درون [[زبان فارسی]] شده‌است. در فارسی واژه فربه به کار می‌رود.
فربه از واژه پهلوی frapīh آمده که به معنی پُرپی است.

== دسته‌بندی ==
«مرض چاقی» عبارت است از یک سری شرایط پزشکی که چربی اضافی بدن به صورت وسیع انباشته شده و ممکن است اثراتی زیان بار بر سلامتی داشته باشد.<ref name="WHO 2000 p.6"/> مرض چاقی به وسیله [[شاخص جرم بدن]] و ارزیابی‌های بیشتر از شرایط توزیع چربی به وسیله [[نسبت کمر-کفل]] و فاکتورهای کلی وضعیت خطرپذیری قلبی-عروقی تعریف می‌شود.<ref>{{cite journal |journal= Nutr J |year=2007 |volume=6 |page=32 |title= Measurement and Definitions of Obesity In Childhood and Adolescence: A field guide for the uninitiated |author= Sweeting HN|doi=10.1186/1475-2891-6-32|pmid=17963490 |url=http://www.nutritionj.com/content/6/1/32 |pmc= 2164947|issue=1}}</ref><ref>NHLBI p.xiv</ref> BMI به شدت به دو عامل [[مقدار درصد چربی بدن]] و مقدار مطلق چربی بدن وابسته می‌باشد.<ref>{{cite journal |author=Gray DS, Fujioka K |title=Use of relative weight and Body Mass Index for the determination of adiposity |journal=J Clin Epidemiol |volume=44 |issue=6 |pages=545–50 |year=1991 |pmid=2037859 |doi= 10.1016/0895-4356(91)90218-X|url=https://archive.org/details/sim_journal-of-clinical-epidemiology_1991_44_6/page/545}}</ref>
[[پرونده:Obesity6.JPG|بندانگشتی|چپ|alt=در این عکس تصویر پیکره یک مرد «بسیار چاق» را از رو به رو و از نمای جانبی مشاهده می‌کنید. قسمت‌های کش آمده پوست در امتداد سینه‌های بزرگ شده وی، مشخص می‌باشد.|یک مرد بسیار چاق با مقدار BMI 47 kg/m<sup>۲</sup>: وزن ۱۴۶ kg (322 lb)، قد ۱۷۷ cm (5 ft 10 in)]]
در کودکان وزن مناسب با توجه به سن و جنسیت متفاوت می‌باشد. مرض چاقی در کودکان و نوجوانان را، نمی‌توان با یک عدد معین، مشخص کرد؛ اما با توجه به گروه‌های تجربی نرمال، اصولاً مرض چاقی با BMI بزرگ‌تر از ۹۵ درصد مشخص می‌گردد.<ref name="cdc.gov">{{cite web|url=http://www.cdc.gov/nccdphp/dnpa/healthyweight/assessing/bmi/childrens_BMI/about_childrens_BMI.htm |title=Healthy Weight: Assessing Your Weight: BMI: About BMI for Children and Teens|publisher=[[Center for disease control and prevention]]|accessdate=April 6, 2009}}</ref> اطلاعات مرجعی که این درصدها را دربردارند، از تاریخ ۱۹۶۳ تا ۱۹۹۴ ثبت شده‌اند و از این روی دربر گیرنده اثرات افزایش وزن‌های اخیر نمی‌باشد.<ref name="Flegal KM, Ogden CL, Wei R, Kuczmarski RL, Johnson CL 2001 1086–93">{{cite journal |author=Flegal KM, Ogden CL, Wei R, Kuczmarski RL, Johnson CL|title=Prevalence of overweight in US children: comparison of US growth charts from the Centers for Disease Control and Prevention with other reference values for body mass index |journal=Am. J. Clin. Nutr. |volume=73 |issue=6|pages=1086–93 |year=2001 |month=June |pmid=11382664 |doi= |url=http://www.ajcn.org/cgi/content/full/73/6/1086}}</ref>

{| class="wikitable" style = "float: right; margin-left:15px; text-align:center"
|-
! BMI !! طبقه‌بندی
|-
|width=50%| ۱۸ ||کمبود وزن
|-
۱۸–۲۴٫۹ || وزن طبیعی
|-
|۲۵٫۰–۲۹٫۹ || اضافه وزن
|-
|۳۰٫۰–۳۴٫۹ || درجه ۱ چاقی
|-
|۳۵٫۰–۳۹٫۹ || درجه ۲ چاقی
|-
|≥ ۴۰٫۰ || درجه ۳ چاقی
|}

BMI با تقسیم کردن وزن شخص مورد نظر بر مجذور قد وی محاسبه شده، و در هر دو [[سیستم متریک]] یا [[دستگاه آمریکایی|سیستم آمریکایی]] بدین صورت بیان می‌شود:

متریک:: <math>BMI=kilograms/meters^2</math>

:سیستم اندازه‌گیری آمریکا و [[سیستم امپریال|امپریال]]: <math>BMI=lb*703/in^2</math>

زمانی که وزن شخص مورد نظر بر حسب <math>lb</math> [[پوند (یکای جرم)|پوند]] می‌باشد، قد وی بر حسب <math>in</math> اینچ خواهد بود.

کلی‌ترین تعریف استفاده شده در سال ۱۹۹۷ توسط [[سازمان جهانی بهداشت]] ارائه شده و در سال ۲۰۰۰ منتشر شد. مقادیر ارائه شده، در جدول سمت راست قرار دارند.<ref name="WHO 2000 p.9"/>
انجام برخی اصلاحات در تعاریف WHO برای برخی بدن‌های خاص صورت گرفته‌است. در تقسیم‌بندی‌های مربوط به جراحی، دسته III چاقی نیز به دسته‌بندی‌های اخیر اضافه شده، که بحث بر سر مقادیر دقیق داده‌های آن، کماکان ادامه دارد.<ref name=morbid2007>{{cite journal|author=Sturm R |title=Increases in morbid obesity in the USA: 2000–2005 |journal=Public Health |volume=121 |issue=7|pages=492–6 |year=2007 |month=July |pmid=17399752 |pmc=2864630 |doi=10.1016/j.puhe.2007.01.006 |url=}}</ref>
* به ازای BMI ≥ ۳۵ یا BMI ≥ ۴۰ "چاقی شدید"
* به ازای BMI ≥ ۳۵ یا BMI ≥ ۴۰–۴۴٫۹یا BMI ≥ ۴۹٫۹"چاقی مرضی"
* به ازای BMI ≥ ۴۵ یا BMI ≥ ۵۰ "چاقی مفرط"

از آن جا که آسیایی‌ها به دلیل داشتن BMI کمتر از سفید پوستان دچار رشد منفی سلامتی می‌باشند، برخی کشورها معنی دیگری برای مرض چاقی در نظر گرفته‌اند. چنان‌که در [[ژاپن]] مرض چاقی به عنوان هر BMI بیشتر از ۲۵ تعریف می‌شود<ref>{{cite journal |author=Kanazawa M, Yoshiike N, Osaka T, Numba Y, Zimmet P, Inoue S |title=Criteria and classification of obesity in Japan and Asia-Oceania|journal=Asia Pac J Clin Nutr |volume=11 Suppl 8 |issue= |pages=S732–S737 |year=2002 |month=December |pmid=12534701|doi= 10.1046/j.1440-6047.11.s8.19.x|url=}}</ref> در حالیکه در [[چین]] برای آن عدد بزرگتر از ۲۸ ملاک است.<ref>{{cite journal|author=Bei-Fan Z |title=Predictive values of body mass index and waist circumference for risk factors of certain related diseases in Chinese adults: study on optimal cut-off points of body mass index and waist circumference in Chinese adults |journal=Asia Pac J Clin Nutr |volume=11 Suppl 8 |issue= |pages=S685–93 |year=2002 |month=December|pmid=12534691 |doi= 10.1046/j.1440-6047.11.s8.9.x|url= |author2=Cooperative Meta-Analysis Group of Working Group on Obesity in China}}</ref>

== تأثیر بر سلامتی ==
[[وزن انسان|وزن]] زیاد بدن عامل بیماری‌های متفاوتی می‌باشد، به خصوص بیماری‌هایی از قبیل: [[بیماری قلبی-عروقی]]، [[دیابت نوع دوم]]، [[آپنه]] مسدودکننده [[خواب]]، انواع خاصی از [[سرطان]]، [[آرتروز]] و [[آسم]].<ref name=HaslamJames/><ref name="medicalnewstoday.com"/><ref name=Poulain/> در نتیجه مرض چاقی به عنوان عامل کاهش عمر متوسط شناخته می‌شود.<ref name=HaslamJames/> براساس آمار موجود، میزان مرگ و میر ناشی از چاقی از مجموع مرگ و میر ناشی از چهار سرطان شایع ریه، سینه، روده و پروستات بیشتر است.<ref>[http://irna.ir/fa/News/81875905/ چاقی بیش از سرطان‌های شایع قربانی می‌گیرد] . [خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) http://irna.ir]</ref>

=== چاقی و پیری زودرس مغز ===
در [[مطالعه|مطالعات]] جدیدی مشاهده شد [[حجم]] [[ماده سفید مغز]] در افراد [[چاق]] نسبت به همتایان [[لاغر]] کمتر است. البته نکته جالب توجه در این [[تحقیقات]] این بود که با وجود این اختلاف در ماده سفید مغزی این دو گروه، تفاوت چندانی در عملکرد شناختی آن‌ها وجود نداشت. گرچه نتایج و پیامدهای این تحقیقات هنوز کامل مشخص نیست اما احتمال می‌رود چاقی و پیری [[مغز]] با یکدیگر مرتبط باشند.<ref>http://www.medscape.com/viewarticle/867326</ref>

=== مرگ و میر ===
{{Double image|left|MenBMIMort.png|200|WomenBMIMort.png|200|alt=(Left) A graph showing how the risk of death varies with BMI. The lowest risk is found at a BMI of 20 to 25 and increases in both directions. (Right) A graph showing how the risk of death varies with BMI. The lowest risk is found at a BMI of 20 to 25 and increases in both directions.|Relative risk of death over 10 years for White men (left) and women (right) who have never smoked in the United States by BMI.<ref name=NEJM10>{{cite journal |author=Berrington de Gonzalez A |title=Body-Mass Index and Mortality among 1.46 Million White Adults |journal=N. Engl. J. Med. |volume=363 |issue=23 |pages=2211–9 |year=2010|month=December |pmid=21121834 |doi=10.1056/NEJMoa1000367 |url= |pmc=3066051 |author-separator=,|display-authors=3}}</ref>||}}

مرض چاقی به عنوان یکی از [[علل قابل پیشگیری مرگ و میر]] در سرتاسر جهان شناخته می‌شود.<ref name=Barn1999/><ref>{{cite journal|author=Mokdad AH, Marks JS, Stroup DF, Gerberding JL |title=Actual causes of death in the United States, 2000|journal=JAMA |volume=291 |issue=10 |pages=1238–45 |year=2004 |month=March |pmid=15010446 |doi=10.1001/jama.291.10.1238|url=http://www.csdp.org/research/1238.pdf|format=PDF}}</ref><ref name=Allison>{{cite journal |author=Allison DB, Fontaine KR, [[JoAnn E. Manson|Manson JE]], Stevens J, VanItallie TB |title=Annual deaths attributable to obesity in the United States |journal=JAMA |volume=282 |issue=16 |pages=1530–8 |year=1999 |month=October |pmid=10546692 |doi= 10.1001/jama.282.16.1530|url=http://jama.ama-assn.org/cgi/content/full/282/16/1530}}</ref>
مطالعات وسیع آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها نشان داده‌است که احتمال مرگ در BMI 20–25&nbsp;kg/m<sup>۲</sup>،<ref name=NEJM10/><ref name=Lancet2009>{{cite journal |author=Whitlock G |title=Body-mass index and cause-specific mortality in 900 000 adults: collaborative analyses of 57 prospective studies |journal=Lancet |volume=373 |issue=9669 |pages=1083–96 |year=2009|month=March |pmid=19299006 |doi=10.1016/S0140-6736(09)60318-4 |url= |pmc=2662372 |author-separator=,|author2=Lewington S |author3=Sherliker P |display-authors=3 |last4=Sherliker |first4=P |last5=Clarke |first5=R|last6=Emberson |first6=J |last7=Halsey |first7=J |last8=Qizilbash |first8=N |last9=Collins |first9=R}}</ref> در افراد غیر سیگاری، و BMI 24–27&nbsp;kg/m<sup>۲</sup> در افراد سیگاری، در کمترین حالت خود قرار دارد. در افراد سیگاری با افزایش در مقدار هر دو مورد BMI و استعمال سیگار، خطر افزایش می‌یابد.<ref>{{cite journal |author=Calle EE, Thun MJ, Petrelli JM, Rodriguez C, Heath CW |title=Body-mass index and mortality in a prospective cohort of U.S. adults |journal=N. Engl. J. Med. |volume=341 |issue=15 |pages=1097–105|year=1999 |month=October |pmid=10511607 |doi= 10.1056/NEJM199910073411501|url=http://content.nejm.org/cgi/content/full/341/15/1097}}</ref><ref name=Euro2008>{{cite journal |author=Pischon T |title=General and abdominal adiposity and risk of death in Europe |journal=N. Engl. J. Med.|volume=359 |issue=20 |pages=2105–20 |year=2008 |month=November |pmid=19005195 |doi=10.1056/NEJMoa0801891 |url=|author-separator=, |author2=Boeing H |author3=Hoffmann K |display-authors=3 |last4=Bergmann |first4=M. |last5=Schulze|first5=M.B. |last6=Overvad |first6=K. |last7=Van Der Schouw |first7=Y.T. |last8=Spencer |first8=E. |last9=Moons|first9=K.G.M.}}</ref> BMI بیش از ۳۲ در میان زنانی که سابقه بیش از ۱۶ سال پریود را دارند، باعث دو برابر شدن [[میزان مرگ و میر]] می‌شود.<ref>{{cite journal |author=Manson JE |title=Body weight and mortality among women |journal=N. Engl. J. Med.|volume=333 |issue=11 |pages=677–85 |year=1995 |pmid=7637744| doi = 10.1056/NEJM199509143331101 |author-separator=,|author2=Willett WC |author3=Stampfer MJ |display-authors=3 |last4=Colditz |first4=Graham A. |last5=Hunter|first5=David J. |last6=Hankinson |first6=Susan E. |last7=Hennekens |first7=Charles H. |last8=Speizer |first8=Frank E.}}</ref> در آمریکا تخمین زده شده‌است چاقی منجر به افزایش ۱۱۱۹۰۰ تا ۳۶۵۰۰۰ مرگ و میر در طول یک سال شده‌است،<ref name=HaslamJames>{{cite journal |author=Haslam DW, James WP |title=Obesity |journal=Lancet |volume=366 |issue=9492|pages=1197–209 |year=2005 |pmid=16198769 |doi=10.1016/S0140-6736(05)67483-1}}</ref><ref name=Allison/> این در حالی است که یک میلیون (۷٫۷٪) از مرگ و میر اروپا مربوط به اضافه وزن می‌باشد.<ref name=EuroG2008/><ref name=Euro2007>{{cite journal|author=Fried M |title=Inter-disciplinary European guidelines on surgery of severe obesity |journal=Int J Obes (Lond)|volume=31 |issue=4 |pages=569–77 |year=2007 |month=April |pmid=17325689 |doi=10.1038/sj.ijo.0803560 |url=|author-separator=, |author2=Hainer V |author3=Basdevant A |display-authors=3 |last4=Buchwald |first4=H |last5=Deitel|first5=M |last6=Finer |first6=N |last7=Greve |first7=J W M |last8=Horber |first8=F |last9=Mathus-Vliegen|first9=E}}</ref> به‌طور متوسط، چاقی طول عمر را حدود ۶ تا ۷ سال کاهش می‌دهد:<ref name=HaslamJames/><ref>{{cite journal |author=Peeters A, Barendregt JJ, Willekens F, Mackenbach JP, Al Mamun A, Bonneux L |title=Obesity in adulthood and its consequences for life expectancy: A life-table analysis |journal=Ann. Intern. Med. |volume=138 |issue=1 |pages=24–32 |year=2003 |month=January |pmid=12513041 |doi=|url=http://www.annals.org/cgi/reprint/138/1/24 | format=PDF |last7=Nedcom}}</ref> BMI بین ۳۰ تا ۳۵ متوسط طول عمر را بین ۲ تا ۴ سال کاهش می‌دهد،<ref name=Lancet2009/> در حالی که چاقی شدید (BMI بیشتر از ۴۰) متوسط طول عمر را حدود ۱۰ سال کاهش می‌دهد.<ref name=Lancet2009/>

=== بیماری ===
چاقی خطر بسیاری از وضعیت‌های فیزیکی و ذهنی را افزایش می‌دهد. این همایندی‌های مرضی اغلب به صورت [[سندرم متابولیک]]،<ref name=HaslamJames/> نشان داده می‌شوند که ترکیبی است از اختلالات پزشکی شامل: [[دیابت نوع دوم]]، [[فشار خون بالا]]، [[چربی خون|بالا بودن کلسترول خون]] و [[هایپرتری گلیسریدما|بالا بودن تری گلیسرید خون]].<ref>{{cite journal |author=Grundy SM |title=Obesity, metabolic syndrome, and cardiovascular disease |journal=J. Clin. Endocrinol. Metab. |volume=89 |issue=6 |pages=2595–600|year=2004 |pmid=15181029 |doi=10.1210/jc.2004-0372}}</ref>
بر اساس یک گزارش که در انگلیس تهیه شده‌است، سطوح در حال افزایش چاقی و وزن‌های غیر سالم می‌تواند با ۶۷۰ هزار مورد اضافی سرطان در ۲۰ سال آینده ارتباط داشته باشد.<ref>[http://www.irna.ir/fa/News/81911964/ چاقی با افزایش سرطان ارتباط دارد] . [خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) http://www.irna.ir]</ref>

این دشواری‌ها یا به‌طور مستقیم در اثر چاقی به وجود می‌آیند یا به‌طور غیرمستقیم به مکانیزم‌هایی مربوط می‌شوند که دارای یک علت مشترک نظیر رژیم غذایی ضعیف یا یک [[سبک زندگی بی تحرک]] هستند. شدت ارتباط بین چاقی و وضعیت‌های خاص متفاوت است. یکی از قوی‌ترین آن‌ها ارتباط با [[دیابت نوع دوم]] است. چربی زیاد بدن در ۶۴٪ موارد در مردان و در ۷۷٪ موارد در زنان علت دیابت است.<ref>Seidell 2005 p.9</ref>

پیامدهای سلامتی در دو طبقه بزرگ قرار می‌گیرند: آن‌هایی که به اثرات افزایش توده چربی مربوط می‌شوند (نظیر [[آرتروز]]، [[آپنه انسدادی در خواب]]، [[بدنامی اجتماعی]]) و آن‌هایی که دلیلشان افزایش تعداد [[سلول‌های چربی]] ([[مرض قند|دیابت]]، [[سرطان]]، [[بیماری عروق قلب]]، [[بیماری کبد چرب غیرالکلی]]) است.<ref name=HaslamJames/><ref name=Bray2004>{{cite journal |author=Bray GA |title=Medical consequences of obesity |journal=J. Clin. Endocrinol. Metab. |volume=89 |issue=6 |pages=2583–9 |year=2004 |pmid=15181027|doi=10.1210/jc.2004-0535}}</ref> افزایش چربی بدن باعث تغییر پاسخ دهی بدن به انسولین و در نتیجه [[مقاومت در برابر انسولین]] می‌گردد. چربی انباشته همچنین یک [[التهاب|حالت قابلیت تشدید التهاب]]، ایجاد می‌کند<ref>{{cite journal|author=Shoelson SE, Herrero L, Naaz A |title=Obesity, inflammation, and insulin resistance |url=https://archive.org/details/sim_gastroenterology_2007-05_132_6/page/2169 |journal=Gastroenterology|volume=132 |issue=6 |pages=2169–80 |year=2007 |month=May |pmid=17498510|doi=10.1053/j.gastro.2007.03.059}}</ref><ref>{{cite journal |author=Shoelson SE, Lee J, Goldfine AB|title=Inflammation and insulin resistance |journal=J. Clin. Invest. |volume=116 |issue=7 |pages=1793–801 |year=2006|month=July |pmid=16823477 |pmc=1483173 |doi=10.1172/JCI29069 |url=http://www.jci.org/articles/view/29069}}</ref> و یک حالت [[تشکیل لخته|قابلیت تشدید لخته]].<ref name=Bray2004/><ref>{{cite journal |author=Dentali F, Squizzato A, Ageno W|title=The metabolic syndrome as a risk factor for venous and arterial thrombosis |journal=Semin. Thromb. Hemost.|volume=35 |issue=5 |pages=451–7 |year=2009 |month=July |pmid=19739035 |doi=10.1055/s-0029-1234140}}</ref>

{| class="wikitable"
|-
حوزه پزشکی!
وضعیت!
حوزه پزشکی!
وضعیت!
|-
<!--Alphabetized-->|width=10%| [[قلب‌شناسی]]
|
* [[بیماری ایسکمیک قلب]]:<ref name=Yusuf2004>{{cite journal | author=Yusuf S, Hawken S, Ounpuu S, Dans T, Avezum A, Lanas F, McQueen M, Budaj A, Pais P, Varigos J, Lisheng L, INTERHEART Study Investigators. | title=Effect of potentially modifiable risk factors associated with myocardial infarction in 52 countries (the INTERHEART study): Case-control study|journal=Lancet | year=2004 | pages=937–52 | volume=364 | pmid=15364185 |doi=10.1016/S0140-6736(04)17018-9 | issue=9438}}</ref> [[آنژین صدری|آنژین]] و [[سکته قلبی|ایست قلبی]]<ref name=HaslamJames/>
* [[فشار خون بالا]]<ref name=HaslamJames/>
* [[دیس‌لیپیدمی|سطح غیرعادی کلسترول]]<ref name=HaslamJames/>
* [[تشکیل لخته وریدی عمیق]] و [[آمبولی ریه]]<ref>{{cite journal |author=Darvall KA, Sam RC, Silverman SH, Bradbury AW, Adam DJ |title=Obesity and thrombosis |journal=Eur J Vasc Endovasc Surg |volume=33 |issue=2 |pages=223–33|year=2007 |month=February |pmid=17185009 |doi=10.1016/j.ejvs.2006.10.006}}</ref>
| <!--Alphabetized--> [[پوست‌شناسی]]
|
* [[ترک‌های بارداری]]<ref name=derm2007/>
* [[آکانتوز سیاه]]<ref name=derm2007>{{cite journal |author=Yosipovitch G, DeVore A, Dawn A |title=Obesity and the skin: skin physiology and skin manifestations of obesity |journal=J. Am. Acad. Dermatol. |volume=56 |issue=6|pages=901–16; quiz 917–20 |year=2007 |month=June |pmid=17504714 |doi=10.1016/j.jaad.2006.12.004 |url=}}</ref>
* [[انسداد لنفاوی]]<ref name=derm2007/>
* [[سلولیت (تجمع چربی)|سلولیت]]<ref name=derm2007/>
* [[پرمویی]]<ref name=derm2007/>
* [[التهاب چین‌های پوستی]]<ref>{{cite journal |author=Hahler B |title=An overview of dermatological conditions commonly associated with the obese patient |journal=Ostomy Wound Manage |volume=52 |issue=6 |pages=34–6, 38, 40 passim|year=2006 |month=June |pmid=16799182 |doi= |url=}}</ref>
|-
|<!--Alphabetized-->[[درون‌ریزشناسی]] و [[پزشکی تناسلی]]
|
* [[مرض قند]]<ref name=HaslamJames/>
* [[سَندرُم تُخمدان پُلی‌کیستیک]]<ref name=HaslamJames/>
* اختلالات [[قاعدگی|مربوط به قاعدگی]]<ref name=HaslamJames/>
* [[ناباروری]]<ref name=HaslamJames/><ref name=OBGYN2008>{{cite journal |author=Arendas K, Qiu Q, Gruslin A|title=Obesity in pregnancy: pre-conceptional to postpartum consequences |journal=J Obstet Gynaecol Can |volume=30|issue=6 |pages=477–88 |year=2008 |month=June |pmid=18611299 |doi= |url=}}</ref>
* [[چاقی مادرانه|دشواری‌های دوران بارداری]]<ref name=HaslamJames/><ref name=OBGYN2008/>
* [[نارسائی‌های زایمان]]<ref name=HaslamJames/>
* [[زایمان بچه مرده|مرگ جنین داخل رحم]]<ref name=OBGYN2008/>
|<!--Alphabetized-->[[معده‌ای-روده‌ای]]
|
* [[ریفلاکس معده‌ای مروی]]<ref name=HaslamJames/><ref name=GERD2008>{{cite journal |author=Anand G, Katz PO |title=Gastroesophageal reflux disease and obesity |journal=Rev Gastroenterol Disord |volume=8 |issue=4 |pages=233–9 |year=2008 |pmid=19107097 |doi= |url=http://www.medreviews.com/pubmed.cfm?j=3&v=8&i=4&p=233 |access-date=۴ نوامبر ۲۰۱۳ |archive-date=۱۸ سپتامبر ۲۰۱۶ |archive-url=https://web.archive.org/web/20160918092414/http://www.medreviews.com/pubmed.cfm?j=3&v=8&i=4&p=233 |url-status=dead}}</ref>
* [[بیماری کبد چرب غیرالکلی|بیماری کبد چرب]]<ref name=HaslamJames/>
* [[سنگ کیسه صفرا]] (سنگ کیسه صفرا)<ref name=HaslamJames/>
|-
| <!--Alphabetized--> [[عصب‌شناسی]]
| style="width:40%;"|
* [[حمله]]<ref name=HaslamJames/>
* [[ران‌درد بی‌حسی‌آور]]<ref>{{cite journal |author=Harney D, Patijn J |title=Meralgia paresthetica: diagnosis and management strategies |journal=Pain Med |volume=8 |issue=8 |pages=669–77 |year=2007 |pmid=18028045|doi=10.1111/j.1526-4637.2006.00227.x |url=}}</ref>
* [[میگرن]]<ref>{{cite journal |author=Bigal ME, Lipton RB |title=Obesity and chronic daily headache |journal=Curr Pain Headache Rep |volume=12 |issue=1 |pages=56–61 |year=2008 |month=January |pmid=18417025 |doi= 10.1007/s11916-008-0011-8|url=}}</ref>
* [[سندرم مجرای مچ دستی]]<ref>{{cite journal |author=Sharifi-Mollayousefi A |title=Assessment of body mass index and hand anthropometric measurements as independent risk factors for carpal tunnel syndrome |journal=Folia Morphol. (Warsz)|volume=67 |issue=1 |pages=36–42 |year=2008 |month=February |pmid=18335412 |doi= |url= |author-separator=,|author2=Yazdchi-Marandi M |author3=Ayramlou H |display-authors=3 |last4=Heidari |first4=P |last5=Salavati |first5=A|last6=Zarrintan |first6=S |last7=Sharifi-Mollayousefi |first7=A}}</ref>
* [[زوال عقل]]<ref>{{cite journal |author=Beydoun MA, Beydoun HA, Wang Y |title=Obesity and central obesity as risk factors for incident dementia and its subtypes: A systematic review and meta-analysis |journal=Obes Rev |volume=9|issue=3 |pages=204–18 |year=2008 |month=May |pmid=18331422 |doi=10.1111/j.1467-789X.2008.00473.x}}</ref>
* [[زیادی فشار داخل جمجمه‌ای ایدیوپاتیک]]<ref>{{cite journal |author=Wall M |title=Idiopathic intracranial hypertension (pseudotumor cerebri) |journal=Curr Neurol Neurosci Rep |volume=8 |issue=2 |pages=87–93 |year=2008|month=March |pmid=18460275 |doi= 10.1007/s11910-008-0015-0|url=}}</ref>
* [[اسکلورز چندگانه]]<ref>{{cite journal | last1 = Munger | first1 = KL | last2 = Chitnis | first2 = T | last3 = Ascherio | first3 = A. | author-separator =, | author-name-separator= | year = 2009 | title = Body size and risk of MS in two cohorts of US women | url = | journal = Neurology | volume = 73 | issue = 19| pages = 1543–50 | doi = 10.1212/WNL.0b013e3181c0d6e0 | pmc = 2777074 | pmid = 19901245}}</ref>
| <!--Alphabetized--> [[سرطان‌شناسی]]<ref>{{cite journal |author=Calle EE, Rodriguez C, Walker-Thurmond K, Thun MJ|title=Overweight, obesity, and mortality from cancer in a prospectively studied cohort of U.S. adults |journal=N. Engl. J. Med. |volume=348 |issue=17 |pages=1625–38 |year=2003 |month=April |pmid=12711737|doi=10.1056/NEJMoa021423}}</ref>
|
* [[سرطان پستان|پستان]]، [[سرطان تخمدان|تخمدان]]
* [[سرطان مری|مری]]، [[سرطان روده بزرگ|مربوط به روده بزرگ]]
* [[کارسینوم سلول کبدی|کبد]]، [[سرطان لوزالمعده|مربوط به لوزالمعده]]
* [[سرطان کیسه صفرا|کیسه صفرا]]، [[سرطان معده|معده]]
* [[سرطان آندومتری|آندومتری]]، [[سرطان گردن رحم|مربوط به گردن رحم]]
* [[سرطان پروستات|پروستات]]، [[کارسینوم سلول کلیوی|کلیه]]
* [[لنفاوی غیر هاجکینی]]، [[مولتیپل میلوما]]
|-
| style="width:10%;"| <!--Alphabetized--> [[روان‌پزشکی]]
| style="width:40%;"|
* [[اختلال مربوط به افسردگی شدید|افسردگی]] در زنان<ref name=HaslamJames/>
* [[بدنامی]] اجتماعی<ref name=HaslamJames/>
|<!--Alphabetized-->[[پزشکی دستگاه تنفس]]
|
* [[آپنه خواب|آپنه انسدادی در خواب]]<ref name=HaslamJames/><ref name=Poulain>{{cite journal |author=Poulain M|title=The effect of obesity on chronic respiratory diseases: pathophysiology and therapeutic strategies |journal=CMAJ|volume=174 |issue=9 |pages=1293–9 |year=2006 |month=April |pmid=16636330 |pmc=1435949 |doi=10.1503/cmaj.051299|url=http://www.cmaj.ca/cgi/content/full/174/9/1293 |author-separator=, |author2=Doucet M |author3=Major GC|display-authors=3 |last4=Drapeau |first4=V |last5=Sériès |first5=F |last6=Boulet |first6=LP |last7=Tremblay |first7=A|last8=Maltais |first8=F}}</ref>
* [[سندروم تنفس کم به دلیل چاقی]]<ref name=HaslamJames/><ref name=Poulain/>
* [[آسم]]<ref name=HaslamJames/><ref name=Poulain/>
* افزایش دشواری‌های زمان [[بیهوشی عمومی]]<ref name=HaslamJames/><ref name=Anes2000/>
|-
| <!--Alphabetized--> [[روماتولوژی]] و [[ارتوپدی]]
|
* [[نقرس]]<ref>{{cite journal |author=Choi HK, Atkinson K, Karlson EW, Curhan G |title=Obesity, weight change, hypertension, diuretic use, and risk of gout in men: the health professionals follow-up study |journal=Arch. Intern. Med. |volume=165 |issue=7 |pages=742–8 |year=2005 |month=April |pmid=15824292 |doi=10.1001/archinte.165.7.742 |url=}}</ref>
* کم‌تحرکی<ref>{{cite journal |author=Tukker A, Visscher T, Picavet H |title=Overweight and health problems of the lower extremities: osteoarthritis, pain and disability |journal=Public Health Nutr |volume= 12|issue= 3|pages=1–10|year=2008 |month=April |pmid=18426630 |doi=10.1017/S1368980008002103 |url=}}</ref>
* [[آرتروز]]<ref name=HaslamJames/>
* [[کمردرد]]<ref>{{cite journal |author=Molenaar EA, Numans ME, van Ameijden EJ, Grobbee DE |title=[Considerable comorbidity in overweight adults: results from the Utrecht Health Project] |language=Dutch; Flemish |journal=Ned Tijdschr Geneeskd |volume=152 |issue=45 |pages=2457–63 |year=2008 |month=November |pmid=19051798 |doi= |url=}}</ref>
| <!--Alphabetized--> [[اورولوژی]] و [[کلیه‌شناسی]]
|
* [[ناکارآمدی جنسی]]<ref>{{cite journal |author=Esposito K, Giugliano F, Di Palo C, Giugliano G, Marfella R, D'Andrea F, D'Armiento M, Giugliano D |title=Effect of lifestyle changes on erectile dysfunction in obese men: A randomized controlled trial |journal=JAMA |volume=291 |issue=24 |pages=2978–84 |year=2004 |pmid=15213209|doi=10.1001/jama.291.24.2978}}</ref>
* [[بی‌اختیاری ادراری]]<ref>{{cite journal |author=Hunskaar S |title=A systematic review of overweight and obesity as risk factors and targets for clinical intervention for urinary incontinence in women |journal=Neurourol. Urodyn.|volume=27 |issue=8 |pages=749–57 |year=2008 |pmid=18951445 |doi=10.1002/nau.20635 |url=}}</ref>
* [[نارسایی مزمن کلیوی]]<ref>{{cite journal |author=Ejerblad E, Fored CM, Lindblad P, Fryzek J, McLaughlin JK, Nyrén O |title=Obesity and risk for chronic renal failure |journal=J. Am. Soc. Nephrol. |volume=17 |issue=6 |pages=1695–702|year=2006 |pmid=16641153 |doi=10.1681/ASN.2005060638}}</ref>
* [[کاهش فعالیت بیضه یا تخمدان]]<ref>{{cite journal |author=Makhsida N, Shah J, Yan G, Fisch H, Shabsigh R |title=Hypogonadism and metabolic syndrome: Implications for testosterone therapy |url=https://archive.org/details/sim_journal-of-urology_2005-09_174_3/page/827 |journal=J. Urol. |volume=174 |issue=3 |pages=827–34|year=2005 |month=September |pmid=16093964 |doi=10.1097/01.ju.0000169490.78443.59}}</ref>
* [[مخفی بودن آلت تناسلی مرد]]<ref name="pmid 19935302">{{cite journal |author=Pestana IA, Greenfield JM, Walsh M, Donatucci CF, Erdmann D |title=Management of "buried" penis in adulthood: an overview |journal=Plast. Reconstr. Surg. |volume=124|issue=4 |pages=1186–95 |year=2009 |month=October |pmid=19935302 |doi=10.1097/PRS.0b013e3181b5a37f}}</ref>
|}

=== تناقض بقا ===
اگرچه شواهد موجود مؤید پیامدهای منفی چاقی در اکثر افراد جامعه است، در برخی از زیرگروه‌ها با افزایش BMI ظاهراً سلامتی هم ارتقا یافته‌است، پدیده‌ای که با عنوان تناقض بقای چاقی شناخته می‌شود.<ref name=Schmidt2007>{{cite journal |author=Schmidt DS, Salahudeen AK |title=Obesity-survival paradox-still a controversy? |journal=Semin Dial |volume=20 |issue=6 |pages=486–92 |year=2007 |pmid=17991192|doi=10.1111/j.1525-139X.2007.00349.x}}</ref> این تناقض اولین بار در سال ۱۹۹۹ در افراد چاق و دارای اضافه وزن که تحت همودیالیز قرار داشتند تعریف شد،<ref name=Schmidt2007/> و پس از آن در افراد دارای [[نارسایی قلبی]] و [[بیماری عروق محیطی|بیماری سرخرگ محیطی]] نیز مشاهده شده‌است (PAD).<ref name=paradox2003>{{cite journal |author=|title=Behavioral counseling in primary care to promote a healthy diet: recommendations and rationale |journal=Am Fam Physician |volume=67 |issue=12 |pages=2573–6 |year=2003 |month=June |pmid=12825847 |doi= |author1= U.S. Preventive Services Task Force}}</ref>

در افرادی که دارای نارسایی قلبی بودند، آن‌هایی که دارای BMI بین ۳۰٫۰ و ۳۴٫۹ بودند نسبت به کسانی که وزن عادی داشتند کمتر دچار مرگ شدند. این امر به این حقیقت مربوط می‌شود که افراد هرچه بیشتر بیمار می‌شوند بیشتر کاهش وزن پیدا می‌کنند.<ref>{{cite journal |author=Habbu A, Lakkis NM, Dokainish H |title=The obesity paradox: Fact or fiction?|journal=Am. J. Cardiol. |volume=98 |issue=7 |pages=944–8 |year=2006 |month=October |pmid=16996880|doi=10.1016/j.amjcard.2006.04.039}}</ref> نتایج مشابهی در سایر انواع بیماری‌های قلبی به دست آمده‌است. در افراد دارای چاقی کلاس I و بیماری قلبی، سایر مشکلات قلبی نسبت به افراد دارای وزن عادی که بیماری قلبی هم دارند بیشتر نیست. با این حال، در افرادی که دارای درجات بالاتر چاقی هستند، خطر سایر رویدادها بیشتر است.<ref>{{cite journal |author=Romero-Corral A |title=Association of bodyweight with total mortality and with cardiovascular events in coronary artery disease: A systematic review of cohort studies |journal=Lancet |volume=368|issue=9536 |pages=666–78 |year=2006 |pmid=16920472 |doi=10.1016/S0140-6736(06)69251-9 |author-separator=,|author2=Montori VM |author3=Somers VK |display-authors=3 |last4=Korinek |first4=Josef |last5=Thomas |first5=Randal J|last6=Allison |first6=Thomas G |last7=Mookadam |first7=Farouk |last8=Lopez-Jimenez|first8=Francisco}}</ref><ref>{{cite journal |author=Oreopoulos A, Padwal R, Kalantar-Zadeh K, Fonarow GC, Norris CM, McAlister FA |title=Body mass index and mortality in heart failure: A meta-analysis |journal=Am. Heart J. |volume=156|issue=1 |pages=13–22 |year=2008 |month=July |pmid=18585492 |doi=10.1016/j.ahj.2008.02.014 |url=https://archive.org/details/sim_american-heart-journal_2008-07_156_1/page/13}}</ref> حتی پس از [[جراحی کنارگذر شریان کرنری|جراحی کنارگذر قلب]]، هیچ گونه افزایشی در مرگ و میر افراد چاق و دارای اضافه وزن مشاهده نشده‌است.<ref>{{cite journal |author=Oreopoulos A, Padwal R, Norris CM, Mullen JC, Pretorius V, Kalantar-Zadeh K|title=Effect of obesity on short- and long-term mortality postcoronary revascularization: A meta-analysis|journal=Obesity (Silver Spring) |volume=16 |issue=2 |pages=442–50 |year=2008 |month=February |pmid=18239657|doi=10.1038/oby.2007.36}}</ref> یک مطالعه نشان داد که بقای بهتر می‌تواند این‌طور توصیف شود که افراد چاق پس از رویداد قلبی بیشتر درمان می‌شوند.<ref>{{cite journal| author=Diercks DB | title=The obesity paradox in non-ST-segment elevation acute coronary syndromes: Results from the Can Rapid risk stratification of Unstable angina patients Suppress ADverse outcomes with Early implementation of the American College of Cardiology/American Heart Association Guidelines Quality Improvement Initiative | url=https://archive.org/details/sim_american-heart-journal_2006-07_152_1/page/140 | journal=Am Heart J | year=2006 | month=July | volume=152 |issue=1 | pages=140–8 | pmid=16824844 | doi=10.1016/j.ahj.2005.09.024| author-separator=,| author2=Roe MT|author3=Mulgund J| display-authors=3| last4=Pollack| first4=Charles V.| last5=Kirk| first5=J. Douglas| last6=Gibler|first6=W. Brian| last7=Ohman| first7=E. Magnus| last8=Smith| first8=Sidney C.| last9=Boden| first9=William E.}}</ref> یک مطالعه دیگر نشان داد که اگر کسی [[بیماری انسداد مزمن ریوی]] (COPD) را در افرادی که دارای PAD هستند در نظر بگیرد، مزایای چاقی از بین می‌رود.<ref name=paradox2003/>

== علت‌ها ==
در سطح فردی به نظر می‌رسد که ترکیبی از دریافت [[انرژی غذایی]] بیش از حد و کمبود [[فعالیت بدنی]] دلیل اغلب موارد چاقی است.<ref name=CADG2006/> موارد بسیاری محدودی در درجهٔ اول به دلایل ژنتیک، پزشکی، یا بیماری روانی می‌باشد.<ref>{{cite journal |author=Bleich S, Cutler D, Murray C, Adams A |title=Why is the developed world obese? |journal=Annu Rev Public Health |volume=29 |pages=273–95 |year=2008 |pmid=18173389|doi=10.1146/annurev.publhealth.29.020907.090954}}</ref> از سوی دیگر، به نظر می‌رسد که افزایش نرخ چاقی در سطح اجتماعی به دلیل رژیم‌های کاملاً در دسترس و خوش‌طعم،<ref>{{cite journal |author=Drewnowski A, Specter SE|title=Poverty and obesity: the role of energy density and energy costs |journal=Am. J. Clin. Nutr. |volume=79 |issue=1|pages=6–16 |year=2004 |month=January |pmid=14684391 |doi= |url=http://www.ajcn.org/cgi/content/full/79/1/6}}</ref> وابستگی بیشتر به خودرو، و خطوط تولید ماشینی می‌باشد.<ref>{{cite journal |author=Nestle M, Jacobson MF|title=Halting the obesity epidemic: a public health policy approach |journal=Public Health Rep |volume=115 |issue=1|pages=12–24 |year=2000 |pmid=10968581 |pmc=1308552 |doi= 10.1093/phr/115.1.12|url=}}</ref><ref name=James2008>{{cite journal |author=James WP |title=The fundamental drivers of the obesity epidemic |journal=Obes Rev |volume=9 |issue= Suppl 1 |pages=6–13 |year=2008 |month=March |pmid=18307693 |doi=10.1111/j.1467-789X.2007.00432.x}}</ref>
علل روانی نیز می‌تواند در افزایش وزن و چاقی مؤثر باشد. پژوهشگران دانشگاه کورنل دریافتند که محیط در هم ریخته، نامرتب و شلوغ در افزایش وزن بدن نقش دارد، اگر آشپزخانه کثیف و نامرتب باشد، احتمال این که به غذاهای پرکالری هجوم ببرید، بیشتر می‌شود که این خود تناسب اندام و سلامتی را در معرض خطر قرار می‌دهد.<ref>[http://www.irna.ir/fa/News/81951157/ آشپزخانه نامرتب و کثیف سبب افزایش وزن می‌شود] . [خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) http://www.irna.ir]</ref>

مطالعه‌ای که در سال ۲۰۰۶ انجام شد، ده عامل احتمالی مؤثر بر افزایش چاقی در دوران اخیر را شناسایی کرده‌است: (۱) خواب ناکافی، (۲) [[مختل‌کننده‌های غدد درون‌ریز]] ([[آلوده‌کننده]]‌های محیطی که در سوخت و ساز لیپید دخالت می‌کنند)، (۳) تغییرپذیری کاهش یافته در دمای محیط، (۴) کاهش میزان [[استعمال دخانیات|دخانیات]]، زیرا استعمال دخانیات اشتها را کم می‌کند، (۵) افزایش استفاده از داروهایی که می‌تواند موجب اضافه وزن شود (مثلاً [[آرام بخش‌های ناهمگون]])، (۶) رشد نسبی نژاد و گروه‌های سنی که سنگین‌وزن‌تر هستند، (۷) بارداری در سنین بالاتر (که ممکن است موجب استعداد چاقی در بچه‌ها شود)، (۸) فاکتورهای ریسک وراژنتیک که با گذر نسل‌ها منتقل می‌شوند، (۹) [[انتخاب طبیعی]] برای بی‌ام‌ای بالاتر، و (۱۰) [[گزینش جفت]] که منجر به افزایش تمرکز فاکتورهای ریسک چاقی می‌شود (این کار با افزایش واریانس جمعیت در وزن باعث افزایش افراد چاق می‌شود).<ref name="pmid 16801930">{{cite journal|author=Keith SW |title=Putative contributors to the secular increase in obesity: Exploring the roads less traveled|journal=Int J Obes (Lond) |volume=30 |issue=11 |pages=1585–94 |year=2006 |pmid=16801930 |doi=10.1038/sj.ijo.0803326|url=http://www.nature.com/ijo/journal/v30/n11/full/0803326a.html |author-separator=, |author2=Redden DT|author3=Katzmarzyk PT |display-authors=3 |last4=Boggiano |first4=M M |last5=Hanlon |first5=E C |last6=Benca |first6=R M |last7=Ruden |first7=D |last8=Pietrobelli |first8=A |last9=Barger |first9=J L}}</ref> در حالی‌که شواهد محکمی در تأیید تأثیر این مکانیزم‌ها بر افزایش گسترش چاقی وجود دارد، شواهد هنوز هم قاطع نیست، و نویسندگان اعلام می‌کنند که این موارد احتمالاً کمتر از آنچه در پاراگراف قبل مطرح شد، تأثیرگذار هستند.

محققان انگلیسی نیز یک تغییر ژنتیکی خاص کشف کرده‌اند که بدن را از تولید یک پروتیین مهم که برای کنترل اشتها و مقابله با بیماری چاقی و دیابت نقش اساسی دارد، بازمی‌دارد. تولید این پروتیین برای پردازش شماری از هورمون‌ها و انتقال دهنده‌های مغزی که اشتها، انسولین و سایر هورمون‌های را کنترل می‌کنند، مهم است.<ref>[http://www.irna.ir/fa/News/81666899/ ژن عامل چاقی و دیابت ارثی کشف شد] . [خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا)http://www.irna.ir]</ref>

== رژیم غذایی ==
{{Double image|left|World map of Energy consumption 1961,2.svg|200|World map of Energy consumption 2001-2003.svg|200|alt=(Left) A world map with countries colored to reflect the food energy consumption of their people in 1961. North America, Europe, and Australia have relatively high intake, while Africa and Asia consume much less.(Right) A world map with countries colored to reflect the food energy consumption of their people in 2001–2003. Consumption in North America, Europe, and Australia has increased with respect to previous levels in 1971. Food consumption has also increased substantially in many parts of Asia. However, food consumption in Africa remains low.|Map of dietary energy availability per person per day in 1961 (left) and 2001–2003 (right) in kcal/person/day.<ref name=Earth09/>
{{Multicol}}
{{legend|#b3b3b3|no data}}
{{legend|#ffff65|<1600}}
{{legend|#fff200|1600–1800}}
{{legend|#ffdc00|1800–2000}}
{{legend|#ffc600|2000–2200}}
{{legend|#ffb000|2200–2400}}
{{legend|#ff9a00|2400–2600}}
{{Multicol-break}}
{{legend|#ff8400|2600–2800}}
{{legend|#ff6e00|2800–3000}}
{{legend|#ff5800|3000–3200}}
{{legend|#ff4200|3200–3400}}
{{legend|#ff2c00|3400–3600}}
{{legend|#cb0000|>۳۶۰۰}}
{{Multicol-end}}
||}}

[[پرونده:World Per Person Energy Consumption.png|بندانگشتی|نموداری نشان‌دهندهٔ افزایش تدریجی در مصرف سرانهٔ انرژی غذایی به‌ازای هر فرد در روز بین سال‌های ۱۹۶۱ و ۲۰۰۲.|متوسط سرانهٔ مصرف انرژی در جهان از سال ۱۹۶۱ تا ۲۰۰۲<ref name=Earth09>{{cite web|url=http://earthtrends.wri.org/searchable_db/index.php?theme=8&variable_ID=212&action=select_countries|title=EarthTrends: Nutrition: Calorie supply per capita|work=World Resources Institute|accessdate=Oct. 18, 2009}}</ref>]]

سرانهٔ [[میزان انرژی رژیم غذایی]] تفاوت چشمگیری میان مناطق و کشورهای مختلف دارد. همچنین این میزان با گذر زمان تغییر محسوسی داشته‌است.<ref name=Earth09/> از اوایل دههٔ ۱۹۷۰ تا اواخر دههٔ ۱۹۹۰ متوسط کالری در دسترس هر فرد (میزان غذایی که خریداری می‌شود) در تمام نقاط دنیا به‌جز اروپای شرقی افزایش داشته‌است. ایالات متحد با ۳۶۵۴ کالری برای هر فرد در سال ۱۹۹۶، بالاترین میزان دسترسی را داشته‌است.<ref name=Earth09/> این عدد در سال ۲۰۰۳ به ۳۷۵۴ افزایش یافت.<ref name=Earth09/> در طول دههٔ ۱۹۹۰، اروپایی‌ها ۳۳۹۴ کالری برای هر فرد داشته‌اند، در منطقهٔ در حال توسعهٔ آسیا ۲۶۴۸ کالری برای هر فرد، و در منطقهٔ پایین‌تر از صحرای آفریقا این عدد ۲۱۶۷ برای هر فرد بوده‌است.<ref name=Earth09/><ref>{{cite web |url=http://www.scribd.com/doc/1470965/USDA-frsept99b|title=USDA: frsept99b |work=[[وزارت کشاورزی ایالات متحده آمریکا|United States Department of Agriculture]] |accessdate=January 10, 2009}}</ref><ref>{{cite web|url=http://www.statcan.gc.ca/pub/82-003-x/2009004/article/10933-eng.htm |title=Diet composition and obesity among Canadian adults |work=Statistics Canada |accessdate=}}</ref>

در دسترس بودن گستردهٔ [[تغذیه|راهنمایی‌های تغذیه‌ای]]<ref>{{cite web |author=National Control for Health Statistics | title=Nutrition For Everyone | publisher=Centers for Disease Control and Prevention | url=http://www.cdc.gov/nccdphp/dnpa/nutrition/nutrition_for_everyone | accessdate=2008-07-09}}</ref> تأثیر کمی بر مشکلات ناشی از پرخوری و انتخاب رژیم تغذیه‌ای نامناسب داشته‌است.<ref>{{cite journal |author=Marantz PR, Bird ED, Alderman MH |title=A call for higher standards of evidence for dietary guidelines |journal=Am J Prev Med|volume=34 |issue=3 |pages=234–40 |year=2008 |month=March |pmid=18312812 |doi=10.1016/j.amepre.2007.11.017|url=https://archive.org/details/sim_american-journal-of-preventive-medicine_2008-03_34_3/page/234}}</ref> از سال ۱۹۷۱ تا ۲۰۰۰، میزان چاقی در ایالات متحد از ۱۴٫۵٪ به ۳۰٫۹٪ افزایش یافته‌است.<ref name=Flegal2002>{{cite journal | author=Flegal KM, Carroll MD, Ogden CL, Johnson CL | title=Prevalence and trends in obesity among US adults, 1999–2000 | journal=JAMA | year=2002 | month=October | volume=288| pages=1723–1727 |url=http://jama.ama-assn.org/cgi/content/full/288/14/1723 | doi=10.1001/jama.288.14.1723 | pmid=12365955 |issue=14}}</ref> در همین مدت، افزایشی در متوسط میزان انرژی غذایی مصرف شده رخ داد. برای زنان، متوسط افزایش برابر با ۳۳۵ کالری در روز بود (۱۵۴۲ کالری در ۱۹۷۱ و ۱۸۷۷ کالری در ۲۰۰۴)، در همین حال متوسط افزایش برای مردان، ۱۶۸ کالری در روز بود (۲۴۵۰ کالری در ۱۹۷۱ و ۲۶۱۸ کالری در ۲۰۰۴). بخش بیشتر این انرژی غذایی به دلیل افزایش مصرف [[کربوهیدرات]] بود و نه مصرف چربی.<ref>{{cite journal | author=Wright JD, Kennedy-Stephenson J, Wang CY, McDowell MA, Johnson CL |title=Trends in intake of energy and macronutrients—United States, 1971–2000 | journal=MMWR Morb Mortal Wkly Rep |year=2004 | month=February | volume=53 | issue=4 | pages=80–2 |url=http://www.cdc.gov/mmwr/preview/mmwrhtml/mm5304a3.htm | pmid=14762332}}</ref> منابع اصلی کربوهیدرات‌های اضافی، نوشیدنی‌های شیرین‌شده، که امروزه حدود ۲۵ درصد از انرژی غذایی روزانه جوانان را در آمریکا شامل می‌شود،<ref name=Caballero>{{cite journal |author=Caballero B |title=The global epidemic of obesity: An overview|journal=Epidemiol Rev |volume=29 |issue= |pages=1–5 |year=2007 |pmid=17569676 |doi=10.1093/epirev/mxm012 |url=}}</ref> و چیپس سیب‌زمینی است.<ref>{{cite journal|last=Mozaffarian|first=D|coauthors=Hao, T, Rimm, EB, Willett, WC, Hu, FB|title=Changes in Diet and Lifestyle and Long-Term Weight Gain in Women and Men|journal=The New England Journal of Medicine|date=2011 Jun 23|volume=364|issue=25|pages=2392–404|pmid=21696306|doi=10.1056/NEJMoa1014296|pmc=3151731}}</ref> این نظر وجود دارد که نوشیدنی‌های شیرین‌شده در افزایش میزان چاقی نقش دارند.<ref>{{cite journal |author=Malik VS, Schulze MB, Hu FB |title=Intake of sugar-sweetened beverages and weight gain: a systematic review |journal=Am. J. Clin. Nutr. |volume=84 |issue=2 |pages=274–88 |year=2006 |month=August |pmid=16895873 |doi=|url=http://www.ajcn.org/cgi/content/full/84/2/274 |pmc=3210834}}</ref><ref>{{cite journal |author=Olsen NJ, Heitmann BL |title=Intake of calorically sweetened beverages and obesity |journal=Obes Rev |volume=10 |issue=1 |pages=68–75|year=2009 |month=January |pmid=18764885 |doi=10.1111/j.1467-789X.2008.00523.x |url=}}</ref>

با افزایش وابستگی جوامع به [[انرژی غذایی|تراکم انرژی]]، وعده‌های غذایی مفصل، و وعده‌های غذای آماده، نگرانی در مورد ارتباط مصرف غذای آماده و چاقی بیشتر می‌شود.<ref>{{cite journal |author=Rosenheck R|title=Fast food consumption and increased caloric intake: a systematic review of a trajectory towards weight gain and obesity risk |journal=Obes Rev |volume=9 |issue=6 |pages=535–47 |year=2008 |month=November |pmid=18346099|doi=10.1111/j.1467-789X.2008.00477.x |url=}}</ref> در ایالات متحده، در فاصلهٔ سال‌های ۱۹۷۷ تا ۱۹۹۵، مصرف غذاهای آماده سه برابر و میزان دریافت انرژی غذایی از این وعده‌ها چهار برابر شده‌است.<ref>{{cite book |author=Lin BH, Guthrie J and Frazao E |editor=Frazão E |title=Agriculture Information Bulletin No. 750: America's Eating Habits: Changes and Consequences |url=http://www.ers.usda.gov/publications/aib750/ |year=1999 |publisher=US Department of Agriculture, Economic Research Service |location=Washington, DC |pages=213–239 |chapter=Nutrient contribution of food away from home |access-date=۱۱ اکتبر ۲۰۱۳ |archive-date=۱۱ ژوئن ۲۰۰۲ |archive-url=https://web.archive.org/web/20020611183104/http://www.ers.usda.gov/publications/aib750/ |url-status=dead}}</ref> [[سیاست‌گذاری کشاورزی]] و [[انقلاب سبز (کشاورزی)|روش‌ها]] در ایالات متحده و اروپا منجر به کاهش قیمت غذا شده‌است. در ایالات متحده، اختصاص یارانه به غلات، سویا، گندم، و برنج براساس [[لایحهٔ کشاورزی ایالات متحده]] باعث شده‌است تا مواد اولیهٔ غذاهای فرآوری شده در مقایسه با میوه و سبزیجات ارزان باشد.<ref>{{cite news|author=Pollan, Michael|title=You Are What You Grow|work=New York Times|url=http://www.nytimes.com/2007/04/22/magazine/22wwlnlede.t.html?ex=1186027200&en=bbe0f6a2c10e3b3c&ei=5070|date= 22 April 2007|accessdate= 2007-07-30}}</ref>

افراد چاق در مقایسه با افراد با وزن طبیعی، به‌طور پیوسته میزان غذایی که مصرف می‌کنند کمتر اعلام می‌کنند.<ref>Kopelman and Caterson 2005:324.</ref> این مطلب هم با آزمون‌هایی که بر روی افراد در اتاق [[کالری سنج]]<ref>{{cite web|title=Metabolism alone doesn't explain how thin people stay thin |publisher=The Medical Post|work=John Schieszer|format=registration required}}</ref> انجام می‌شود تأیید شده‌است و هم از طریق مشاهدهٔ مستقیم.

== شیوهٔ زندگی بدون تحرک ==
[[شیوهٔ زندگی بدون تحرک]] نقشی اساسی در چاقی دارد.<ref>Seidell 2005 p.10</ref> در سرتاسر جهان، تغییری اساسی در جهت کارهای کمتر نیازمند به نیروی بدنی بوده‌است،<ref name=WHO2009>{{cite web |url=http://www.who.int/dietphysicalactivity/publications/facts/obesity/en/ |title=WHO: Obesity and overweight |work=[[World Health Organization]] |accessdate=January 10, 2009 |archiveurl=https://web.archive.org/web/20081218104805/http://www.who.int/dietphysicalactivity/publications/facts/obesity/en/ |archivedate=۱۸ دسامبر ۲۰۰۸ |dead-url=no}}</ref><ref name=WHOExercise>{{cite web|url=http://www.who.int/dietphysicalactivity/factsheet_inactivity/en/index.html |title=WHO &#124; Physical Inactivity: A Global Public Health Problem |work=[[World Health Organization]] |accessdate=February 22, 2009}}</ref><ref name=Ness2006>{{cite journal |author=Ness-Abramof R, Apovian CM |title=Diet modification for treatment and prevention of obesity |journal=Endocrine |volume=29 |issue=1 |pages=5–9 |year=2006 |month=February |pmid=16622287|doi=10.1385/ENDO:29:1:135 |url=}}</ref> و امروزه حداقل ۶۰٪ از جمعیت دنیا تمرین بدنی ناکافی دارند.<ref name=WHOExercise/> مهم‌ترین دلیل این امر افزایش استفاده از حمل و نقل ماشینی و رواج بیشتر فناوری کاهندهٔ کار خانه می‌باشد.<ref name=WHO2009/><ref name=WHOExercise/><ref name=Ness2006/> به نظر می‌رسد در کودکان کاهشی در سطوح فعالیت جسمی به دلیل راه رفتن و تربیت بدنی کمتر رخ داده‌است.<ref>{{cite journal |author=Salmon J, Timperio A |title=Prevalence, trends and environmental influences on child and youth physical activity |journal=Med Sport Sci |volume=50 |issue= |pages=183–99 |year=2007 |pmid=17387258|doi=10.1159/000101391 |series=Medicine and Sport Science |isbn=978-3-318-01396-2}}</ref> گرایش‌ها در جهان نسبت به زمان تفریح فعال [[فعالیت جسمانی]] ناشفاف‌تر است. [[سازمان بهداشت جهانی]] خاطرنشان می‌کند که مردم در سرتاسر دنیا سرگرمی‌های فعال کمتری دارند، در حالی‌که مطالعه‌ای در فنلاند<ref>{{cite journal |author=Borodulin K, Laatikainen T, Juolevi A, Jousilahti P |title=Thirty-year trends of physical activity in relation to age, calendar time and birth cohort in Finnish adults |journal=Eur J Public Health |volume=18 |issue=3 |pages=339–44 |year=2008|month=June |pmid=17875578 |doi=10.1093/eurpub/ckm092 |url=}}</ref> حاکی از افزایشی در این زمینه است و مطالعه‌ای در آمریکا نشان می‌دهد که فعالیت بدنی در [[اوقات فراغت]] تغییر چندانی نکرده‌است.<ref>{{cite journal |author=Brownson RC, Boehmer TK, Luke DA |title=Declining rates of physical activity in the United States: what are the contributors?|journal=Annu Rev Public Health |volume=26 |issue= |pages=421–43 |year=2005 |pmid=15760296|doi=10.1146/annurev.publhealth.26.021304.144437 |url=}}</ref>

هم در کودکان و هم بزرگسالان، ارتباطی میان مدت زمان تماشای تلویزیون و خطر چاقی وجود دارد.<ref>{{cite journal |author=Gortmaker SL, Must A, Sobol AM, Peterson K, Colditz GA, Dietz WH |title=Television viewing as a cause of increasing obesity among children in the United States, 1986–1990 |journal=Arch Pediatr Adolesc Med |volume=150 |issue=4 |pages=356–62 |year=1996 |month=April |pmid=8634729|doi=10.1001/archpedi.1996.02170290022003}}</ref><ref>{{cite journal |author=Vioque J, Torres A, Quiles J |title=Time spent watching television, sleep duration and obesity in adults living in Valencia, Spain |journal=Int. J. Obes. Relat. Metab. Disord. |volume=24 |issue=12 |pages=1683–8 |year=2000 |month=December |pmid=11126224 |doi= 10.1038/sj.ijo.0801434|url=}}</ref><ref>{{cite journal |author=Tucker LA, Bagwell M |title=Television viewing and obesity in adult females |journal=Am J Public Health |volume=81 |issue=7 |pages=908–11 |year=1991 |month=July|pmid=2053671 |pmc=1405200 |doi= 10.2105/AJPH.81.7.908|url=http://www.ajph.org/cgi/reprint/81/7/908 |format=PDF}}</ref> در یک بررسی مشخص شد که ۶۳ مورد از ۷۳ مطالعهٔ انجام شده (۸۶٪) نشان می‌دهد که میزان چاقی در کودکان با افزایش قرار گرفتن در معرض رسانه‌ها، افزایش یافته‌است، که این میزان به نسبت زمانی که به تماشای تلویزیون می‌گذرد افزایش می‌یابد.<ref>{{cite web |url=http://ipsdweb.ipsd.org/uploads/IPPC/CSM%20Media%20Health%20Report.pdf |title=Media + Child and Adolescent Health: A Systematic Review |publisher=Common Sense Media|year=2008|format=PDF |work=Ezekiel J. Emanuel |accessdate=April 6, 2009}}</ref>

=== ژنتیک ===
[[پرونده:La monstrua desnuda (1680), de Juan Carreño de Miranda..jpg|بندانگشتی|upright|alt= نقاشی یک زن جوان برهنه با گونه‌های صورتی و موهای مشکی در حالی که بر روی میز خم شده‌است. انگور در دستانش گرفته درحالی که برگ‌های آن آلت تناسلی او را پوشانده‌است. نقاشی دختری که احتمال می‌رود مبتلا به علائم [[سندرم پرادر- ویلی]] باشد.<ref>{{cite web|url=http://www.esst.org/newsletter2000.htm|title=Case Study: Cataplexy and SOREMPs Without Excessive Daytime Sleepiness in Prader Willi Syndrome. Is This the Beginning of Narcolepsy in a Five Year Old?|author=Mary Jones|publisher=European Society of Sleep Technologists|accessdate=April 6, 2009|archive-date=۶ ژوئن ۲۰۱۷|archive-url=https://web.archive.org/web/20170606223122/http://www.esst.org/newsletter2000.htm|url-status=dead}}</ref>]]
همانند بسیاری دیگر از وضعیت‌های پزشکی، چاقی نیز نتیجه فعل و انفعال بین ژنتیک و عوامل محیطی است. چند شکلی بودن در ژن‌های گوناگون اشتهاء و متابولیسم را کنترل می‌کنند و زمانی که غذا و انرژی کافی وجود دارد زمینه را برای چاقی فراهم می‌کند. از سال ۲۰۰۶ بیشتر از ۴۱ سایت در مورد گسترش چاقی در زمان وجود شرایط مناسب به وجود آمده‌اند.<ref>{{cite journal |author=Poirier P |title=Obesity and cardiovascular disease: pathophysiology, evaluation, and effect of weight loss |journal=Arterioscler. Thromb. Vasc. Biol. |volume=26 |issue=5 |pages=968–76 |year=2006 |month=May |pmid=16627822 |doi=10.1161/01.ATV.0000216787.85457.f3|url=https://archive.org/details/sim_arteriosclerosis-thrombosis-and-vascular-biology_2006-05_26_5/page/968|author-separator=, |author2=Giles TD |author3=Bray GA |display-authors=3 |last4=Hong |first4=Y |last5=Stern|first5=JS |last6=Pi-Sunyer |first6=FX |last7=Eckel |first7=RH}}</ref> افرادی با دو نمونه از ژن FTO ژن چاقی و توده چربی پیدا شده‌اند که به‌طور میانگین وزنشان ۴–۳ کیلوگرم بیشتر است و در مقایسه با افرادی که در خطر چاقی قرار ندارند، ۱٫۶ بیشتر در خطر هستند.
.<ref>{{cite journal |author=Loos RJ, Bouchard C |title=FTO: the first gene contributing to common forms of human obesity |journal=Obes Rev |volume=9 |issue=3 |pages=246–50|year=2008 |month=May |pmid=18373508 |doi=10.1111/j.1467-789X.2008.00481.x |url=}}</ref> درصد چاقی که بر اساس جمعیت مورد آزمایش می‌توان به تنوع ژن‌ها نسبت داد از ۶٪ تا ۸۵٪ است.<ref>{{cite journal|author=Yang W, Kelly T, He J |title=Genetic epidemiology of obesity |journal=Epidemiol Rev |volume=۲۹ |issue=|pages=۴۹–۶۱ |year=۲۰۰۷ |pmid=17566051 |doi=10.1093/epirev/mxm004}}</ref>

چاقی یک ویژگی مهم در بسیاری از سندرم‌ها مانند [[سندرم پرادر–ویلی|سندرم پرادر-ویلی]] و [[سندرم باردت-بیدل]]، [[سندرم کوهن]]، [[نشانگان ممو|سندرم مُمو]] است. گاهی اوقات واژه «چاقی بدون سندرم» برای تشریح این وضعیت بکار می‌رود.<ref>{{cite journal | author=Walley AJ, Asher JE, Froguel P |title=The genetic contribution to non-syndromic human obesity |journal=Nat. Rev. Genet. |volume=۱۰|issue= ۷|pages= ۴۳۱–۴۲|year=۲۰۰۹|month=June |pmid=19506576|doi=10.1038/nrg2594 |url=}}</ref> در افرادی با چاقی مفرط زود رس) که با توجه به شروع قبل از ۱۰ سالگی و توده بدنی که سه درجه [[استاندارد دیویشن]] بالاتر از معمول باشد، مشخص می‌شود(۷٪ از آن‌ها دارای جهش یک نقطه‌ای DNA هستند.<ref>{{cite journal |author=Farooqi S, O'Rahilly S |title=Genetics of obesity in humans |journal=Endocr. Rev. |volume=27 |issue=7 |pages=710–18 |year=2006 |month=December |pmid=17122358 |doi=10.1210/er.2006-0040 |url=http://edrv.endojournals.org/cgi/content/full/27/7/710 |access-date=۱۱ اکتبر ۲۰۱۳ |archive-date=۱۰ ژوئیه ۲۰۱۰ |archive-url=https://web.archive.org/web/20100710170521/http://edrv.endojournals.org/cgi/content/full/27/7/710 |url-status=dead}}</ref>

مطالعاتی که بر خلاف تمرکز بر ژن‌های خاص، بر الگوهای وراثتی تمرکز کرده‌اند دریافته‌اند که ۸۰٪ از فرزندان والدینی که به چاقی مبتلا هستند چاقی والدینی، والدین چاق بوده‌اند، در مقایسه با کمتر از ۱۰٪ فرزندان والدینی که وزن معمول داشته‌اند به چاقی مبتلا می‌شوند<ref>{{cite book |author=Kolata,Gina |title=Rethinking thin: The new science of weight loss&nbsp;– and the myths and realities of dieting |publisher=Picador |location= |year=2007 |page=122|isbn=0-312-42785-9}}</ref>[[فرضیه ژنهای مقتصد]] ادعا می‌کند که به دلیل کمبود رژیم غذایی در طول تکامل انسان، افراد متمایل به چاقی هستند. توانایی آنان در دریافت فواید در دورهای کمیاب فراوانی از طریق ذخیره انرژی به صورت چربی در طول دوره‌هایی که تنوع غذایی در دسترس بوده، سودمند بوده‌است و احتمال نجات افراد با ذخیره چربی بیشتر هم زیادتر بود. هر چند این تمایل به ذخیره چربی در جوامعی با ذخایر غذایی ثابت یک ناهنجاری به‌شمار می‌رود.<ref>{{cite journal |author=Chakravarthy MV, Booth FW |title=Eating, exercise, and "thrifty" genotypes: Connecting the dots toward an evolutionary understanding of modern chronic diseases |url=https://archive.org/details/sim_journal-of-applied-physiology_2004-01_96_1/page/3 |journal=J. Appl. Physiol.|volume=96 |issue=1 |pages=3–10 |year=2004 |pmid=14660491 |doi=10.1152/japplphysiol.00757.2003}}</ref> این تئوری با انتقادات زیادی روبرو شد و همچنین دیگر تئوری‌های تکامل محور مانند [[فرضیه ژنهای توده‌ای]] و [[فرضیه رخ مانه توده‌ای]] مطرح گردید.<ref>{{cite journal|last1=Wells|first1=J C K|title=Thrift: a guide to thrifty genes, thrifty phenotypes and thrifty norms|journal=International Journal of Obesity|volume=33|issue=12|year=2009|pages=1331–1338|issn=0307-0565|doi=10.1038/ijo.2009.175}}</ref><ref>{{cite journal|last1=Wells|first1=Jonathan C.K.|title=The thrifty phenotype: An adaptation in growth or metabolism?|journal=American Journal of Human Biology|volume=23|issue=1|year=2011|pages=65–75|issn=10420533|doi=10.1002/ajhb.21100}}</ref>

=== سایر بیماریها ===
برخی از بیماری‌های جسمی و ذهنی و مواد دارویی که برای درمان آن‌ها استفاده می‌شود، می‌تواند خطر ابتلا به چاقی را افزایش دهد. بیماری‌های دارویی که خطر چاقی را افزایش می‌دهند شامل چندین سندرم ژنتیکی نادر (در بالا لیست شده) همانند مادرزادی و شرایط اکتسابی است: [[کم‌کاری تیروئید]]، [[کوشینگز سیندرم]]، [[هورمون رشد|اختلال در هورمون رشد]]،<ref>{{cite journal |author=Rosén T, Bosaeus I, Tölli J, Lindstedt G, Bengtsson BA|title=Increased body fat mass and decreased extracellular fluid volume in adults with growth hormone deficiency |url=https://archive.org/details/sim_clinical-endocrinology_1993-01_38_1/page/63|journal=Clin. Endocrinol. (Oxf) |volume=38 |issue=1 |pages=63–71 |year=1993 |pmid=8435887| doi = 10.1111/j.1365-2265.1993.tb00974.x}}</ref> و [[اختلال خوردن|اختلالات خوردن]]: [[بینگ ایتینگ دیس اوردر]].<ref name=HaslamJames/> [[نایت ایتینگ سیندرم]] با این وجود چاقی به عنوان یک اختلال روان‌پزشکی به‌شمار نمی‌رود و در لیست بیماری‌های روانی قرار ندارد. [[<ref>{{cite journal |author=Zametkin AJ, Zoon CK, Klein HW, Munson S |title=Psychiatric aspects of child and adolescent obesity: a review of the past 10 years |journal=J Am Acad Child Adolesc Psychiatry |volume=43 |issue=2 |pages=134–50 |year=2004 |month=February |pmid=14726719|doi=10.1097/00004583-200402000-00008}}</ref> خطر اضافه وزن و چاقی در بیمارهایی با اختلالات روان‌پزشکی در مقایسه با افرادی که به این اختلالات مبتلا نیستند، بیشتر است.<ref>{{cite journal | author=Chiles C, van Wattum PJ |title=Psychiatric aspects of the obesity crisis | journal=Psychiatr Times | year=2010 | volume=27 | issue=4 |pages=47–51}}</ref>

ممکن است درمان‌های خاص موجب اضافه وزن یا تغییر در [[ترکیب بندی بدن]] شود؛ که شامل [[انسولین]] [[سولفونیلور]] [[آتیپیکال آنتیپ سایکتیک]]، [[تیازولیدیندیون]]، [[داروهای ضدافسردگی]]، [[گلوکوکورتیکویدز|استریودز]] نمونه‌های خاص [[آنتی کالوانسنت]]، [[فنی‌توئین]]، [[والپروات]]، [[پیزوتیفن]] و برخی از اشکال [[هورمونال کانتراسپشن]].<ref name=HaslamJames/>

=== تصمیمات اجتماعی ===
در حالی که تأثیرات ژنتیکی برای درک چاقی مهم هستند، آن‌ها نمی‌توانند این افزایش دراماتیک را که در برخی از کشورهای خاص یا به‌طور همگانی دیده شده، تشریح کنند.<ref>{{cite journal |author=Yach D, Stuckler D, Brownell KD |title=Epidemiologic and economic consequences of the global epidemics of obesity and diabetes |journal=Nat. Med. |volume=12 |issue=1|pages=62–6 |year=2006 |month=January |pmid=16397571 |doi=10.1038/nm0106-62 |url=}}</ref> اگر چه این دیدگاه که مصرف انرژی زیاد موجب چاقی در افراد می‌شود، مورد قبول است، علل تغییرات در این دو عامل در مقیاس اجتماعی بیشتر مورد بحث است. تئوری‌هایی به عنوان علت این امر بیان شده‌است اما بسیاری معتقدند که حاصل ترکیب عوامل گوناگون است.

رابطه بین [[طبقه اجتماعی]] و BMI به‌طور جهانی متفاوت است. یک بررسی در سال ۱۹۸۹ دریافت که در کشورهای توسعه یافته، زنان از طبقه اجتماعی بالا کمتر متمایل به چاقی بوده‌اند. هیچ تفاوت چشمگیری در میان مردان از طبقات اجتماعی مختلف دیده نشد. در جهان در حال توسعه زنان، مردان و بچه‌ها از طبقه اجتماعی بالاتر نسبت بیشتری از چاقی را دارا بودند.<ref>{{cite journal |author=Sobal J, Stunkard AJ |title=Socioeconomic status and obesity: A review of the literature |url=https://archive.org/details/sim_psychological-bulletin_1989-03_105_2/page/260 |journal=Psychol Bull |volume=105 |issue=2 |pages=260–75 |year=1989 |month=March |pmid=2648443|doi=10.1037/0033-2909.105.2.260}}</ref> نسخه جدید این بررسی که در سال ۲۰۰۷ انجام شد رابطه مشابه را دریافت، اما ضعیفتر بودند. احساس شد که کاهش قدرت این رابطه به دلیل تأثیرات [[جهانی شدن]] باشد.<ref name=McLaren2007>{{cite journal |author=McLaren L |title=Socioeconomic status and obesity |journal=Epidemiol Rev|volume=29 |issue= |pages=29–48 |year=2007 |pmid=17478442 |doi=10.1093/epirev/mxm001}}</ref> در میان کشورهای توسعه یافته، سطوح چاقی افراد بالغ و درصد نوجوانانی که دچار اضافه وزن هستند با عدم تساوی اقتصادی و عدم تساوی درآمد مرتبط است. رابطه مشابهی در میان ایالت‌های آمریکا دیده شده‌است: بسیاری از افراد بالغ حتی در طبقه اجتماعی بالاتر در ایالت‌های نابرابر دچار چاقی بودند.<ref name="spirit">{{cite book|title=[[The Spirit Level: Why More Equal Societies Almost Always Do Better]]|last1=Wilkinson|first1=Richard|authorlink1=Richard G. Wilkinson|last2=Pickett|first2=Kate|publisher=Allen Lane|location=London|isbn=978-1-84614-039-6|year=2009|pages=91–101|url=http://www.equalitytrust.org.uk/why/evidence/obesity}}</ref>

توضیحات بسیاری برای روابط BMI و طبقه اجتماعی بیان شده‌است که بیانگر این است که در [[کشورهای توسعه‌یافته|کشورهای توسعه یافته]] ثروتمندان قادر به تأمین مواد غذایی بیشتری هستند، آن‌ها بیشتر زیر فشار اجتماعی به منظور لاغر ماندن هستند، و فرصت‌های بیشتری همراه با توقعات برای تناسب اندام را دارا می‌باشند. در [[کشورهای توسعه نیافته]]، توانایی تأمین غذا، مخارج بالای انرژی و ارزش‌های فرهنگی علاقه به هیکل بزرگتر را سبب شده،<ref name=McLaren2007/> همچنین ممکن است نگرش‌ها نسبت به اندازه بدن در زندگی افراد، که به وسیله مردم مطرح می‌شود نقشی در چاقی داشته باشند. تغییراتی در رابطه با BMI در طول زمان در بین دوستان، برادرها و همسرها یافت شد.<ref>{{cite journal |author=Christakis NA, [[James H. Fowler|Fowler JH]] |title=The Spread of Obesity in a Large Social Network over 32 Years |journal= New England Journal of Medicine|volume=357 |issue=4|pages=370–379 |year=2007 |pmid=17652652 |doi=10.1056/NEJMsa066082}}</ref> استرس و داشتن موقعیت اجتماعی پایین خطر چاقی را افزایش می‌دهد.<ref name="spirit"/><ref>{{cite journal|author=Bjornstop P|title=Do stress reactions cause abdominal obesity and comorbidities?|journal=Obesity Reviews|volume=2|issue=2|pages=73–86|year=2001|doi=10.1046/j.1467-789x.2001.00027.x|pmid=12119665}}</ref><ref>{{cite journal|author=Goodman E, Adler NE, Daniels SR, Morrison JA, Slap GB, Dolan LM|title=Impact of objective and subjective social status on obesity in a biracial cohort of adolescents|journal=Obesity Reviews|volume=11|issue=8|pages=1018–26|year=2003|pmid=12917508|doi=10.1038/oby.2003.140}}</ref>

سیگار اثر چشمگیری بر وزن افراد دارد. افرادی که زیاد سیگار مصرف می‌کنند به‌طور میانگین ۴٫۴ کیلوگرم در مردان و ۵ کیلوگرم در زنان در طول ۱۰ سال اضافه وزن پیدا می‌کنند.<ref>{{cite journal |author=Flegal KM, Troiano RP, Pamuk ER, Kuczmarski RJ, Campbell SM |title=The influence of smoking cessation on the prevalence of overweight in the United States |journal=N. Engl. J. Med. |volume=333 |issue=18 |pages=1165–70 |year=1995 |month=November |pmid=7565970 |doi=10.1056/NEJM199511023331801 |url=http://content.nejm.org/cgi/content/full/333/18/1165 |access-date=۱۴ دسامبر ۲۰۱۵ |archive-date=۵ آوریل ۲۰۰۳ |archive-url=https://web.archive.org/web/20030405192136/http://content.nejm.org/cgi/content/full/333/18/1165 |url-status=dead }}</ref> با این وجود تغییرات میزان سیگار کشیدن تأثیر کمی بر نسبت کلی چاقی دارد.<ref>{{cite journal |author=Chiolero A, Faeh D, Paccaud F, Cornuz J |title=Consequences of smoking for body weight, body fat distribution, and insulin resistance|journal=Am. J. Clin. Nutr. |volume=87 |issue=4 |pages=801–9 |date=1 April 2008|pmid=18400700|url=http://www.ajcn.org/cgi/content/full/87/4/801}}</ref>

در آمریکا تعداد بچه‌هایی که هر فرد دارد با خطر چاقی مرتبط است. خطر زن‌ها به ازای هر بچه ۷٪ افزایش می‌یابد، در حالی که این میزان برای مردان ۴٪ است.<ref>{{cite journal |author=Weng HH, Bastian LA, Taylor DH, Moser BK, Ostbye T |title=Number of children associated with obesity in middle-aged women and men: results from the health and retirement study |journal=J Women's Health (Larchmt) |volume=13 |issue=1 |pages=85–91 |year=2004|pmid=15006281 |doi=10.1089/154099904322836492}}</ref> این امر تا اندازه‌ای با این حقیقت تشریح می‌شود که داشتن بچه‌های مستقل فعالیت‌های جسمی را در والدین غربی کاهش می‌دهد.<ref>{{cite journal |author=Bellows-Riecken KH, Rhodes RE |title=A birth of inactivity? A review of physical activity and parenthood |journal=Prev Med |volume=46|issue=2 |pages=99–110 |year=2008 |month=February |pmid=17919713 |doi=10.1016/j.ypmed.2007.08.003}}</ref>

در جهان در حال گسترش، شهرسازی نقشی را در افزایش نسبت چاقی بازی می‌کند. در [[چین]] نسبت کلی چاقی کمتر از ۵٪ است، در حالی که در بعضی از شهرها نسبت چاقی بیشتر از ۲۰٪ است.<ref>{{cite web|url=http://www.who.int/dietphysicalactivity/media/en/gsfs_obesity.pdf |title=Obesity and Overweight |format=PDF|publisher=[[World Health Organization]] |accessdate=February 22, 2009}}</ref>

اعتقاد بر این است که سوء تغذیه در اوایل زندگی در افزایش نسبت چاقی در کشورهای در حال توسعه نقش دارد.<ref name=DC2001>{{cite journal |author=Caballero B |title=Introduction. Symposium: Obesity in developing countries: biological and ecological factors |journal=J. Nutr. |volume=131 |issue=3 |pages=866S–870S |year=2001|month=March |pmid=11238776 |doi= |url=http://jn.nutrition.org/cgi/content/full/131/3/866S}}</ref> تغییرات اقتصادی که در طول بازه‌های سوء تغذیه رخ می‌دهد ممکن است میزان ذخیره چربی را در زمانی که میزان انرژی زیادی در دسترس است، افزایش دهد.<ref name=DC2001/>

همراه با اطلاعات [[همه‌گیری شناختی]] مطالعات زیادی تأیید می‌کنند که چاقی با کمبودهای شناختی مرتبط است.<ref name="Smith2011">{{cite journal|doi=10.1111/j.1467-789X.2011.00920.x|url=http://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1111/j.1467-789X.2011.00920.x/abstract|doi_brokendate=1-1-2012|author1=<Please add first missing authors to populate metadata.>}}</ref> گرچه این امر نیز که چاقی موجب کمبودهای شناختی می‌شود یا بالعکس، در زمان حال نامشخص است.

== عوامل مسری ==
مطالعه اثر عوامل مسری بر متابولیسم هنوز در مراحل اولیه خودش است. [[گات فلورا]] برای نمایش تفاوت بین انسان‌های چاق و خمیده به وجود آمد. علائمی وجود دارد که گات فلورا در افراد چاق و خمیده می‌تواند به‌طور بالقوه متابولیسم را تحت تأثیر قرار دهد. به نظر می‌رسد این تناوب آشکار از متابولیسم بالقوه یک ظرفیت زیادتر برای کسب انرژی مرتبط با چاقی را به وجود می‌آورد. در حالی که این تفاوت‌ها علت اصلی یا نتیجه چاقی هستند که هنوز بدون ابهام تلقی می‌شود.<ref>{{cite journal |author=DiBaise JK, Zhang H, Crowell MD, Krajmalnik-Brown R, Decker GA, Rittmann BE |title=Gut microbiota and its possible relationship with obesity |journal=Mayo Clinic proceedings. Mayo Clinic |volume=83 |issue=4 |pages=460–9 |year=2008 |month=April |pmid=18380992|doi=10.4065/83.4.460}}</ref>

ارتباط بین [[ویروسها]] و چاقی در انسان‌ها و تعدادی گونه دیگر از حیوانات یافت شده‌است. میزان تأثیری که این ارتباط بر افزایش نسبت چاقی دارد هنوز مشخص نشده‌است.<ref>{{cite journal |author=Falagas ME, Kompoti M |title=Obesity and infection |journal=Lancet Infect Dis |volume=6 |issue=7|pages=438–46 |year=2006 |month=July |pmid=16790384 |doi=10.1016/S1473-3099(06)70523-0 |url=}}</ref>

== فیزیولوژی بیماری‌شناسی ==
[[پرونده:Fatmouse.jpg|بندانگشتی|در این شکل دو موش سفید با گوش‌های هم اندازه، چشمان سیاه، و بینی صورتی مشاهده می‌کنید. جسم موش سمت چپ تقریباً سه برابر موش سمت راست می‌باشد.]]
در یک مقایسه، موشی که توانایی تولید [[لپتین]] را نداشت، در برابر موش نرمال (راست)، دچار مرض چاقی شده‌است (چپ) به‌طور خلاصه، بسیاری از مکانیزم‌های ممکن [[فیزیولوژی بیماری‌شناسی]] شامل افزایش و بر جای ماندن مرض چاقی می‌باشد.<ref name="flier">{{cite journal | author=Flier JS | title=Obesity wars: Molecular progress confronts an expanding epidemic | journal=Cell | year=2004 | pages=337–50 | volume=116 | issue=2 | pmid=14744442 | doi = 10.1016/S0092-8674(03)01081-X}}</ref> این رشته تحقیقاتی تقریباً تا زمان کشف [[لپتین]] در سال ۱۹۹۴ به نتایج مهمی دست نیافت. از زمان این کشف، مکانیزم‌های هورمونی بسیار دیگری مشخص شدند، که در تعدیل [[اشتها]] و غذای دریافتی، الگوهای ذخیره‌سازی [[بافت‌های چربی]] و افزایش [[مقاومت انسولین]] سهیم می‌باشند. پس از کشف لپتین، [[گرلین]]، [[انسولین]]، [[ارکسین]]، [[پی – وای – وای ۳-۳۶]]، [[کولیسیستوکینین]]، [[آدیپونکتین]]، مانند بسیار از دیگر واسطه‌ها، مورد مطالعه قرار گرفتند. [[آدیپوکین]]ها واسطه‌هایی هستند که به وسیله بافت چربی تولید می‌شوند. به نظر می‌رسد نقش آن‌ها اصلاح کردن بسیاری از بیماری‌های مربوط به چاقی می‌باشد.

به نظر می‌رسد لپتین و گرلین مکمل یکدیگر در تأثیر بر اشتها می‌باشند. با تولید گرلین به وسیله معده، اشتهای کوتاه مدت کنترل می‌شود. (یعنی شخص در زمان خالی بودن معده غذا خورده و با پر شدن معده، دست از خوردن بردارد) لپتین به وسیله بافت‌های چربی تولید می‌شود که به ذخایر چربی بدن سیگنال بفرستد و اشتهای دراز مدت را کنترل کند. (یعنی زمانی که ذخایر چربی کم باشد بیشتر، و زمانی که ذخایر زیاد باشد کمتر غذا خورده شود) همچنین اثرگذاری لپیتین ممکن است بر فرد چاقی که دچار کمبود لپتین است، کم باشد. به نظر می‌رسد بیشتر افراد چاق در برابر لپتین مقاوم بوده و دارای سطح بالایی از آن می‌باشند.<ref>{{cite journal|author=Hamann A, Matthaei S |title=Regulation of energy balance by leptin |journal=Exp. Clin. Endocrinol. Diabetes|volume=104 |issue=4 |pages=293–300 |year=1996 |pmid=8886745 |doi=10.1055/s-0029-1211457}}</ref> این چنین به نظر می‌رسد این مقاومت، نشان می‌دهد که چرا اثرگذاری لپتین برای متوقف کردن اشتها در اکثر افراد چاق مشاهده نمی‌شود.<ref name="flier"/>

[[پرونده:Leptin.png|بندانگشتی|چپ|alt=این شکل شامل یک مدل سه بعدی با دو جفت ستون حلقوی روبروی هم می‌باشد، که در انتها با حلقه‌های کشیده بیشتری به یکدیگر متصل شده‌اند.| یک تصویر گرافیکی از مولکول [[لپتین]] زمانی که لپتین و گرلین به صورت محیطی تولید می‌شوند، با عملکردی که بر روی [[دستگاه عصبی مرکزی]] دارند، اشتها را کنترل می‌کنند.]]
به‌طور کلی، آن‌ها و دیگر هورمون‌های مرتبط با اشتها، بر روی [[هیپوتالاموس]] تأثیر می‌گذارند، قسمتی از مرکز مغز برای تنظیم غذای ورودی و انرژی مصرفی. چندین مسیر در داخل هیپوتالاموس وجود دارد که در انجام نقش آن در کامل کردن اشتها مشارکت می‌کنند. مسیر [[ملانوکورتین]] بهترین مسیر دریافتی می‌باشد.<ref name="flier"/> مسیر با یک ناحیه از هیپوتالاموس آغاز می‌شود، [[هسته کمانی]]، که خروجی‌های آن به ترتیب در [[هیپوتالاموس جانبی]] (LH) و [[ونترومدیال هیپوتالاموس]] (VMH)، مرکز تغذیه و سیری مغز، می‌باشد.<ref>{{cite book |author=Boulpaep, Emile L. ; Boron, Walter F. |title=Medical physiologya: A cellular and molecular approach |url=https://archive.org/details/medicalphysiolog0000boro_a6j9 |publisher=Saunders |location=Philadelphia |year=2003 |page=[https://archive.org/details/medicalphysiolog0000boro_a6j9/page/n1227 1227]|isbn=0-7216-3256-4}}</ref>

هسته کمانی شامل دو گروه متفاوت [[رشته عصبی]] می‌باشد.<ref name="flier"/> هسته کمانی متشکل از دو رشته مغزی مجزا می‌باشد. گروه اول [[نوروپپتید]] Y (NPY) و [[آگوتی ریلیتد پپتید]] را تحریک کرده و در LH دارای ورودی‌های تحریک‌کننده و در VMH دارای ورودی‌های بازدارنده می‌باشد. دومین گروه [[پرو-اپیوملانوکورتین]] (POMC) و [[تعدیل‌کننده کوکایین و آمفتامین]] (CART) را تحریک می‌کند و در VMH دارای ورودی‌های تحریک‌کننده و در LH دارای ورودی‌های بازدارنده می‌باشد. در نتیجه رشته‌های عصبی NPY/AgRP غذا خوردن را تحریک کرده و از سیری جلوگیری می‌کنند، در حالی که رشته‌های عصبی POMC/CART سیری را تحریک کرده و از غذا خوردن جلوگیری می‌کنند. هر دو گروه رشته‌های عصبی هسته کمانی توسط لپتین تنظیم می‌شوند. لپتین هنگامی که گروه POMC/CART را تحریک می‌کند، گروه NPY/AgRP را بازمی‌دارد؛ بنابراین، کمبود سیگنال‌های لپتین، چه در صورت کمبود و چه در صورت مقاومت در برابر لپتین، منجر به بیش از اندازه غذا خوردن شده و ممکن است در برخی از چاقی‌های ژنتیکی و اکتسابی اتفاق افتد.<ref name="flier"/>
{{clear}}

== سلامت عمومی ==
[[سازمان جهانی بهداشت]] (WHO) پیش‌بینی کرده‌است که ممکن است [[اضافه وزن]] و مرض چاقی به زودی جای برخی از نگرانی‌های دیرین در مورد [[سلامت عمومی]]، مانند [[سوء تغذیه]] و [[بیماری‌های عمومی]] را به عنوان پراهمیت‌ترین عامل ضعف سلامتی بگیرد.<ref>{{cite book |author=Loscalzo, Joseph; Fauci, Anthony S. ; Braunwald, Eugene; Dennis L. Kasper; Hauser, Stephen L; Longo, Dan L. |title=Harrison's principles of internal medicine |publisher=McGraw-Hill Medical |location=|year=2008 |pages= |isbn=0-07-146633-9 |oclc=|doi= |accessdate=}}</ref> مرض چاقی به دلیل شیوع، هزینه و آثاری که بر سلامتی دارد به عنوان معضلی در سلامت عمومی و همچنین مشکلی سیاسی قلمداد می‌شود.<ref>{{cite book | author=Satcher D | title=The Surgeon General's Call to Action to Prevent and Decrease Overweight and Obesity | year=2001 | publisher=U.S. Dept. of Health and Human Services, Public Health Service, Office of Surgeon General | url=http://www.ncbi.nlm.nih.gov/books/NBK44206/|isbn=978-0-16-051005-2}}</ref>
سلامت عمومی تلاش می‌کند که با جستجو، عوامل محیطی مؤثر در افزایش شیوع چاقی در بین انسان‌ها را یافته، تا با درک آن‌ها، اصلاحشان نماید. به نظر می‌رسد مهم‌ترین راه حل‌های مورد نظر، تغییر در مصرف انرژی‌های اضافی غذایی و همچنین تغییر در جلوگیری از فعالیت‌های بدنی می‌باشد. این تلاش‌ها شامل تغییر در برنامه غذایی مدارس، اعمال محدودیت در فروش مستقیم [[تنقلات]] به کودکان،<ref>{{cite news | author=Brook Barnes | title=Limiting Ads of Junk Food to Children |url=http://www.nytimes.com/2007/07/18/business/18food.html | work=New York Times | date=2007-07-18 |accessdate=2008-07-24}}</ref> و کاهش دسترسی به نوشیدنی‌های شیرین شده توسط شکر در مدارس می‌باشد.<ref>{{cite web |url=http://www.healthfinder.gov/news/newsstory.aspx?docID=625759 |title=Fewer Sugary Drinks Key to Weight Loss -healthfinder.gov |work=U.S. Department of Health and Human Services |accessdate=Oct 18,2009 |archive-date=۱۶ نوامبر ۲۰۱۲ |archive-url=https://web.archive.org/web/20121116045620/http://www.healthfinder.gov/news/newsstory.aspx?docID=625759 |url-status=dead}}</ref> همچنین در زمان ایجاد محیط شهری، باید تلاش گردد تا جهت بیشتر شدن مکان‌های مناسب پیاده‌روی، دسترسی به پارک‌ها افزایش یابد.<ref>{{cite journal | author=Brennan Ramirez LK | title=Indicators of activity-friendly communities: An evidence-based consensus process | journal=Am J Prev Med | year=2006 | month=December | issue=6 | pages=530–32 | pmid=17169714 | url=https://archive.org/details/sim_american-journal-of-preventive-medicine_2006-12_31_6/page/530|doi=10.1016/j.amepre.2006.07.026 | volume=31 | author-separator=, | author2=Hoehner CM | author3=Brownson RC |display-authors=3 | last4=Cook | first4=R | last5=Orleans | first5=C | last6=Hollander | first6=M | last7=Barker |first7=D | last8=Bors | first8=P | last9=Ewing | first9=R}}</ref>

بسیاری از کشورها و گروه‌ها، آمارهایی مربوط به چاقی را منتشر نموده‌اند. در سال ۱۹۹۸ راهنمای فدرال ایالات متحده، با عنوان «راهنمای بالینی برای شناسایی، ارزیابی و درمان اضافه وزن و مرض چاقی در بزرگسالان: گزارش‌های مستند» ، منتشر شد.<ref>{{cite book |author=National Heart, Lung, and Blood Institute|title=Clinical Guidelines on the Identification, Evaluation, and Treatment of Overweight and Obesity in Adults|publisher=International Medical Publishing, Inc |location=|year= 1998 |isbn=1-58808-002-1 |oclc=|url=http://www.nhlbi.nih.gov/guidelines/obesity/ob_gdlns.pdf|format=PDF}}</ref> در سال ۲۰۰۶ [[شبکه چاقی کانادا]] «رهنمای تمرینات بالینی کانادایی(CPG) در مدیریت و جلوگیری از مرض چاقی در بزرگسالان و کودکان» منتشر کرد. این راهنما، یک راهنمای مستند گسترده برای دست یافتن به نحوه مدیریت و پیشگیری از اضافه و چاقی در بزرگسالان و کودکان می‌باشد.<ref>{{cite journal |author=Lau DC, Douketis JD, Morrison KM, Hramiak IM, Sharma AM, Ur E |title=2006 Canadian clinical practice guidelines on the management and prevention of obesity in adults and children summary |journal=CMAJ |volume=176 |issue=8|pages=S1–13 |year=2007 |month=April |pmid=17420481 |pmc=1839777|doi=10.1503/cmaj.061409 |url=http://www.cmaj.ca/cgi/content/full/176/8/S1}}</ref>

در سال ۲۰۰۴، [[کالج پزشکی سلطنتی انگلستان]] استادان سلامت عمومی، [[کالج سلطنتی طب و سلامتی کودکان]]، گزارشی مبتنی بر «مشکلات موجود» را منتشر کرد، که مشکلات در حال افزایش چاقی را در انگلستان بررسی می‌کند.<ref>{{cite book |title=Storing up problems; the medical case for a slimmer nation |date=2004-02-11|publisher=Royal College of Physicians |location= London|isbn=1-86016-200-2 |author=}}</ref> در همان سال [[کمیته منتخب سلامت]] [[مجلس عوام انگلستان|مجلس عوام]] "گسترده‌ترین پرسش و پاسخی که تاکنون انجام گرفته‌است[...]" با موضوع مضرات چاقی بر سلامتی و جامعه در انگلستان و دیدگاه‌های ممکن دربارهٔ این مسئله را، منتشر کرد.<ref name =GB2004>{{cite book |author=Great Britain Parliament House of Commons Health Committee |title=Obesity– Volume 1 – HCP 23-I, Third Report of session 2003–04. Report, together with formal minutes|url=http://www.publications.parliament.uk/pa/cm200304/cmselect/cmhealth/23/2302.htm|accessdate=2007-12-17|year=2004 |month=May|publisher=TSO (The Stationery Office)|location=London, UK|isbn=978-0-215-01737-6}}</ref> در سال ۲۰۰۶، [[سازمان ملی سلامت و مزایای بالینی]] (NICE) راهنمایی را در باب تشخیص و مدیریت چاقی، و همچنین تدابیری برای سازمان‌هایی که در مراقبت‌های سلامت نقشی ندارند، مانند شوراهای محلی، منتشر کرد.<ref>{{cite web|url=http://www.nice.org.uk/nicemedia/pdf/CG43NICEGuideline.pdf |title=Obesity: guidance on the prevention, identification, assessment and management of overweight and obesity in adults and children|publisher=[[سرویس سلامت همگانی (ان‌اچ‌اس)|National Health Services]] (NHS)|year= 2006|format=PDF |work=National Institute for Health and Clinical Excellence(NICE)|accessdate=April 8, 2009}}</ref> در گزاش منتشر شده در سال ۲۰۰۷ به وسیله آقای [[درک وانلس]] که برای [[بودجه پادشاهی]] منتشر شد، وی هشدار داد که اگر اقدامات بیشتری صورت نگیرد، چاقی ظرفیت زمین گیر کردن بودجه‌های [[سرویس سلامت ملی]] را خواهد داشت.<ref>{{cite book |last=Wanless |first=Sir Derek |coauthors=John Appleby, Anthony Harrison, Darshan Patel|title=Our Future Health Secured? A review of NHS funding and performance|url=http://www.kingsfund.org.uk/research/publications/our_future.html|accessdate=2007-12-17 |year=2007 |publisher=The King's Fund|location=London, UK |isbn=1-85717-562-X}}</ref>

به نظر می‌رسد افزایش نرخ چاقی منجر به صدمات گسترده‌ای گردد. چارچوب سیاست‌های ضد چاقی (OPA) فرایندهای پیشگیری را به سه دسته سیاست‌های بالا، سیاست‌های میانه و سیاست‌های پایین، تقسیم می‌شود. سیاست‌های بالا به دنبال تغییر در جامعه، سیایت‌های میانه در پی اصلاح کردن رفتار اشخاص برای جلوگیری از چاقی، و سیاست‌های پایین در پی درمان بیمارهای فعلی مردم می‌باشد.<ref>{{cite journal |author=Sacks G, Swinburn B, Lawrence M|title=Obesity Policy Action framework and analysis grids for a comprehensive policy approach to reducing obesity|journal=Obes Rev |volume=10 |issue=1 |pages=76–86 |year=2009 |month=January|pmid=18761640|doi=10.1111/j.1467-789X.2008.00524.x |url=}}</ref>

== درمان ==
[[پرونده:Obesity Med2008.JPG|بندانگشتی|در این شکل جعبه دو دارو را که برای درمان چاقی استفاده شده‌است مشاهده می‌کنید. ارلیستت در بالا، زیر نام برند ژنیکال در یک کادر سفید با لوگوی «روش» در گوشه پایین سمت راست (نام روش در داخل یک شش ضلعی) نشان داده شده‌است. سیبوترامین در زیر نام برند مریدیا قرار دارد. رنگ جعبه در بالا سفید و در پایین آبی می‌باشد که با نوار اندازه‌گیری جدا شده‌اند. حرف A از لوگوی ابوت لبراتوریز در نیمه پایینی جعبه قرار دارد. [[ارلیست]] سمت راست (ژنیکال)، معمول‌ترین داروی مورد استفاده در درمان چاقی می‌باشد، و [[سیبوترامین]] (مریدیا)، دارویی است که اخیراً به دلیل اثرات جانبی قلبی – عروقی آن، منع شده‌است]]
مهم‌ترین درمان بیماری چاقی، ترکیبی از [[رژیم غذایی]] و [[فعالیت بدنی|ورزش‌های جسمانی]] می‌باشد.<ref name=CADG2006>{{cite journal|author=Lau DC, Douketis JD, Morrison KM, Hramiak IM, Sharma AM, Ur E |title=2006 Canadian clinical practice guidelines on the management and prevention of obesity in adults and children summary |journal=CMAJ |volume=176 |issue=8|pages=S1–13 |year=2007 |month=April |pmid=17420481 |pmc=1839777 |doi=10.1503/cmaj.061409 |url=}}</ref> برنامه‌های رژیمی می‌تواند منجر به [[کاهش وزن]] در دوره زمانی کوتاهی شود،<ref name=Strychar>{{cite journal |author=Strychar I |title=Diet in the management of weight loss |journal=CMAJ |volume=174 |issue=1 |pages=56–63 |year=2006 |month=January |pmid=16389240|pmc=1319349 |doi=10.1503/cmaj.045037 |url=http://www.cmaj.ca/cgi/content/full/174/1/56}}</ref> اما در بسیاری از اوقات ادامه این کاهش وزن دشوار بوده و نیازمند ورزش کردن و رژیمی دارای انرژی غذایی کمتر، به صورت قسمتی دائمی از زندگی شخص می‌باشد.<ref>{{cite journal |author=Shick SM, Wing RR, Klem ML, McGuire MT, Hill JO, Seagle H|title=Persons successful at long-term weight loss and maintenance continue to consume a low-energy, low-fat diet|journal=J Am Diet Assoc |volume=98 |issue=4 |pages=408–13 |year=1998 |month=April |pmid=9550162|doi=10.1016/S0002-8223(98)00093-5}}</ref><ref>{{cite journal |author=Tate DF, Jeffery RW, Sherwood NE, Wing RR|title=Long-term weight losses associated with prescription of higher physical activity goals. Are higher levels of physical activity protective against weight regain? |journal=Am. J. Clin. Nutr. |volume=85 |issue=4 |pages=954–9|date=1 April 2007|pmid=17413092 |url=http://www.ajcn.org/cgi/content/full/85/4/954}}</ref> ادامه دادن یک فرایند کاهش وزن بلند مدت، در صورتی موفق می‌باشد که نرخ تغییر وضعیت زندگی، به آرامی از ۲ تا ۲۰ درصد تغییر کند.<ref>{{cite journal |author= Wing, Rena R; Phelan, Suzanne|title=Science-Based Solutions to Obesity: What are the Roles of Academia, Government, Industry, and Health Care? Proceedings of a symposium, Boston, Massachusetts, USA, 10–11 March 2004 and Anaheim, California, USA, 2 October 2004 |journal=Am. J. Clin. Nutr. |volume=82 |issue=1 Suppl |pages=207S–273S |date=1 July 2005|pmid=16002825|url=http://www.ajcn.org/cgi/content/full/82/1/222S}}</ref> تغییرات رژیمی و تغییرات روند زندگی در محدود کردن افزایش بی‌رویه وزن در [[حاملگی]] مؤثر می‌باشد و برای مادر و کودک مؤثر می‌باشد.<ref>{{cite journal|last=Thangaratinam|first=S|coauthors=Rogozinska, E; Jolly, K; Glinkowski, S; Roseboom, T; Tomlinson, JW; Kunz, R; Mol, BW; Coomarasamy, A; Khan, KS|title=Effects of interventions in pregnancy on maternal weight and obstetric outcomes: meta-analysis of randomised evidence|journal=BMJ (Clinical research ed.)|date=2012 May 16|volume=344|pages=e2088|pmid=22596383|pmc=3355191|doi=10.1136/bmj.e2088}}</ref>

داروی [[ارلیستت]] (ژنیکال)، در حال حاضر به صورت انبوه در دسترس بوده و برای استفاده بلند مدت تأیید شده‌است. هرچند کاهش وزن ۲٫۹&nbsp;kg (6.4&nbsp;lb) در طی ۱ تا ۴ سال نسبتاً کم می‌باشد، و اطلاعات کمی در مورد اثر و عوارض بلند مدت این داروها بر چاقی در دسترس است.<ref name=Orli07>{{cite journal |author=Rucker D, Padwal R, Li SK, Curioni C, Lau DC |title=Long term pharmacotherapy for obesity and overweight: updated meta-analysis |journal=BMJ|volume=335 |issue=7631 |pages=1194–99 |year=2007 |pmid=18006966 |doi=10.1136/bmj.39385.413113.25|url=http://www.bmj.com/cgi/content/full/335/7631/1194 |pmc=2128668}}</ref> مصرف این دارو با اثرات جانبی نسبتاً شدیدی بر معده، همراه بوده<ref name=Orli07/> و نگرانی‌ها با افزایش اثر منفی آن بر کلیه، افزایش می‌یابد.<ref>{{cite web|last=Wood|first=Shelley|title=Diet Drug Orlistat Linked to Kidney, Pancreas Injuries|url=http://www.medscape.com/viewarticle/740855?src=mp&spon=30|work=Medscape|publisher=Medscape News|accessdate=26 April 2011}}</ref> دو داروی دیگر نیز در دسترس می‌باشند. [[لرکاسرین]] (بلویک) منجر به کاهش وزن متوسط ۳٫۱&nbsp;kg (۳٪ وزن بدن)، بیشتر از پلاسیبو در طول یک سال گردد.<ref>{{cite journal|last=Bays|first=HE|title=Lorcaserin: drug profile and illustrative model of the regulatory challenges of weight-loss drug development|journal=Expert review of cardiovascular therapy|date=2011 Mar|volume=9|issue=3|pages=265–77|pmid=21438803|doi=10.1586/erc.10.22}}</ref> ترکیبی از فنترمین / توپیرامیت / فنترمین و توپیرامیت (کسیمیا) نیز تا حدی مؤثر می‌باشد.<ref>{{cite journal|author=Bays HE, Gadde KM |title=Phentermine/topiramate for weight reduction and treatment of adverse metabolic consequences in obesity |journal=Drugs Today |volume=47 |issue=12 |pages=903–14 |year=2011 |month=December|pmid=22348915 |doi=10.1358/dot.2011.47.12.1718738 |url=}}</ref>

مؤثرترین درمان برای چاقی [[جراحی باریاتریک]] می‌باشد. یک جراحی که برای چاقی شدید، کاهش وزن بلند مدت و کاهش احتمال مرگ و میر را در پی دارد. یک سری تحقیقات نشان داد که کاهش وزن ۱۴ تا ۲۵ درصدی (با توجه به فرایند انجام شده) در طی ۱۰ سال، در صورتی که همگام با پیشگیری‌های استاندارد کاهش وزن همراه باشد، منجر به کاهش ۲۹ درصدی در تمام عوامل مرگ و میر خواهد شد.<ref>{{cite journal |author=Sjöström L |title=Effects of bariatric surgery on mortality in Swedish obese subjects |journal=N. Engl. J. Med. |volume=357 |issue=8 |pages=741–52 |year=2007 |month=August|pmid=17715408 |doi=10.1056/NEJMoa066254 |url= |author-separator=, |author2=Narbro K |author3=Sjöström CD|display-authors=3 |last4=Karason |first4=Kristjan |last5=Larsson |first5=Bo |last6=Wedel |first6=Hans |last7=Lystig|first7=Ted |last8=Sullivan |first8=Marianne |last9=Bouchard |first9=Claude}}</ref> این در حالی است که با توجه به هزینه و خطر عوارض موجود، محققان به دنبال راه‌های مؤثر دیگری می‌باشند تا به درمان‌های کم خطرتری دست یابند.
{{clear}}

=== درمان غذایی ===
رژیم غذایی مناسب شامل حذف مواد غذایی پر کالری مانند غذاهای چرب، غذاهای شیرین، نوشابه و دلسترهای گازدار و سایر نوشیدنی‌های شیرین، چیپس [[سیب‌زمینی|سیب زمینی]] و پفک.{{سخ}}
جایگزینی برنج در وعده غذایی که کالری بیشتری دارد با نان سبوس دار مانند نان بربری.{{سخ}}
گنجاندن سبزی‌ها، میوه‌ها، حبوبات، ماهی و لبنیات کم چربی در وعده‌های غذایی.{{سخ}}
پرهیز از مصرف مواد غذایی شیرین مانند انواع شیرینیها، شکلات، کیک و کلوچه و نان‌های روغنی.{{سخ}}
وعده غذایی را حذف نکنید زیرا حذف هر یک از وعده‌های غذایی باعث تحریک مغز به پرخوری می‌شود.{{سخ}}
افزودن ریزمغذی مس به رژیم غذایی باعث کم شدن اشتها می‌شود. احتمالاً کمبود مس مغز را وادار می‌کند دستور پرخوری را به بدن بدهد. شیوه عملی افزودن ریزمغذی مس به رژیم غذایی: متأسفانه امروزه به دلیل گران بودن قلع، برخی افراد ناباب برای سفید کردن ظروف مسی از سرب استفاده می‌کنند و پخت غذا در چنین ظروفی می‌تواند همراه با مسمومیت جدی باشد. مغزی شیرهای معمولی از جنس برنج است دولت نیز بخاطر سلامتی جامعه روی شیرآلات ساختمانی نظارت دارد. یک تکه از مغزی برنجی را در سماور بیندازید تا در آن بجوشد. این نیاز بدن به مس را تأمین می‌کند در ضمن یون روی نیز به آب اضافه می‌کند که آن نیز سودمند است.{{سخ}}
چای سبز: چای سبز حاوی ترکیبی است که اشتها را کم کرده و میزان سوخت و ساز بدن را افزایش می‌دهد.{{سخ}}
از ادویه زنجبیل در غذا استفاده کنید. زنجبیل تأثیر زیادی در افزایش سوخت و ساز بدن دارد. می‌توانید از آن به عنوان ادویه غذا استفاده کنید یا به اندازه یک نخود پودر زنجبیل را در یک کاسه ماست ترکیب کرده و همراه با غذا میل کنید.{{سخ}}
پیاز: پیاز توانایی چربی سوزی دارد. روزی یک عدد پیاز هیچ زیانی به بدن نمی‌رساند. سیر و موسیر نیز از گیاهان هم خانواده پیاز هستند و می‌توانید از آن‌ها نیز استفاده کنید.

روغن ماهی: مطالعات جدید محققان ژاپنی نشان می‌دهد این ماده غذایی نقش مؤثری در کاهش وزن دارد. سلول‌های چربی سفید با ذخیره چربی، مهم‌ترین عامل اضافه وزن، به ویژه در ناحیه شکم و پهلوها هستند. روغن ماهی با تبدیل سلول‌های ذخیره‌کننده چربی به سلول‌های سوزاننده چربی، سبب کاهش وزن می‌شود.<ref>[http://www.irna.ir/fa/News/81888009/ روغن ماهی دشمن اضافه وزن] . [خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) http://www.irna.ir]</ref>

== همه گیرشناسی ==
{{Double image|left|World map of Male Obesity, 2008.svg|200|World map of Female Obesity, 2008.svg|200|World obesity prevalence among males (left) and females (right).<ref name=IOTF2008>{{cite web|url=http://www.iotf.org/database/documents/GlobalPrevalenceofAdultObesity16thDecember08.pdf |title=Global Prevalence of Adult Obesity |format=PDF |work=[[International Obesity Taskforce]] |accessdate=January 29, 2008}}</ref>
{{Multicol}}
{{legend|#ffff65|<5%}}
{{legend|#fff200|۵–۱۰٪}}
{{legend|#ffdc00|۱۰–۱۵٪}}
{{Multicol-break}}
{{legend|#ffc600|۱۵–۲۰٪}}
{{legend|#ffb000|۲۰–۲۵٪}}
{{legend|#ff9a00|۲۵–۳۰٪}}
{{Multicol-break}}
{{legend|#ff8400|۳۰–۳۵٪}}
{{legend|#ff6e00|۳۵–۴۰٪}}
{{legend|#ff5800|۴۰–۴۵٪}}
{{Multicol-break}}
{{legend|#ff4200|۴۵–۵۰٪}}
{{legend|#ff2c00|۵۰–۵۵٪}}
{{legend|#cb0000|>۵۵٪}}
{{Multicol-end}}
|alt=A map of the world with countries colored to reflect the percentage of men who are obese. Obese males and females have higher prevalence (above 30%) in the U.S. and some Middle Eastern and Oceanian countries, medium prevalence in the rest of North America and Europe, and lower prevalence (<5%) in most of Asia and Africa.||}}

قبل از قرن ۲۰ چاقی کمیاب بود٬<ref name=Haslam2007/> در سال ۱۹۹۷ WHO به‌طور رسمی چاقی را به عنوان یک اپیدمی جهانی شناخت.<ref name=Caballero/> از سال ۲۰۰۵ WHO برآورد کرد که حداقل ۴۰۰ میلیون فرد بالغ (۹٫۸٪)، با نسبت بالاتر میان زنان و مردان چاق هستند.<ref name=WHO2009a>{{cite web|url=http://www.who.int/mediacentre/factsheets/fs311/en/index.html |title=Obesity and overweight |work=World Health Organization |accessdate=April 8, 2009}}</ref> همچنین میزان چاقی با سن حداقل بالای ۵۰ یا ۶۰ سال افزایش می‌یابد.<ref>Seidell 2005 p.5</ref> و چاقی مفرط در آمریکا، استرالیا و [[کانادا]] سریعتر از میزان کلی چاقی در حال رشد است.<ref name=morbid2007/><ref>{{cite journal |author=Howard, Natasha J.|title=Severe obesity: Investigating the socio-demographics within the extremes of body mass index |journal=Obesity Research &Clinical Practice |volume=2 |issue=1 |pages=51–59 |year=2008|month=March |pmid=|doi=10.1016/j.orcp.2008.01.001 |url= |first2=A |first3=T |first4=C |last2=Taylor |last3=Gill|last4=Chittleborough}}</ref><ref name=Tjepkema2005>{{cite book | author=Tjepkema M | chapter=Measured Obesity–Adult obesity in Canada: Measured height and weight | title=Nutrition: Findings from the Canadian Community Health Survey |publisher=Statistics Canada | date=2005-07-06 | location=Ottawa, Ontario |url=http://www.statcan.gc.ca/pub/82-620-m/2005001/article/adults-adultes/8060-eng.htm}}</ref>

با در نظر گرفتن تنها مشکل کشورهایی با درآمد بالا، میزان چاقی در سراسر جهان در حال افزایش است و هم کشورهای توسعه یافته و هم کشورهای در حال توسعه را تحت تأثیر قرار داده‌است.<ref name=EuroG2008>{{cite journal |author=Tsigosa Constantine |title=Management of Obesity in Adults: European Clinical Practice Guidelines|journal=The European Journal of Obesity |volume=1 |year=2008|month=April |pmid= 20054170|doi=10.1159/000126822|url=http://www.gojaznost.org/gs/dodatak/OMTFManagementofObesityinAdults2008.pdf|first2=Vojtech |issue=2 |first3=Arnaud|first4=Nick |first5=Martin |first6=Elisabeth |first7=Dragan |first8=Maximo |first9=Gabriela |pages=106–16|last2=Hainer |last3=Basdevant |last4=Finer |last5=Fried |last6=Mathus-Vliegen |last7=Micic |last8=Maislos|last9=Roman}}</ref> این افزایش‌ها به‌طور دراماتیکی بیشتر در محیطهای شهری احساس می‌شود.<ref name=WHO2009a/> تنها ناحیه‌ای از جهان که چاقی رایج نیست [[صحرای آفریقا]] است.<ref name=HaslamJames/>
پژوهشی تازه نشان می‌دهد یک سوم مردم جهان یا اضافه وزن دارند یا چاق هستند. افزایش سطح رفاه، مصرف غذاهای پرانرژی و بی تحرکی از جمله دلایل افزایش تصاعدی چاقی در جهان هستند؛ بنابراین پژوهش، در ایران، به‌طور متوسط پنجاه و چهار درصد جمعیت بالای بیست سال، اضافه وزن دارند یا چاقند.<ref>http://www.bbc.co.uk/persian/science/2014/05/140529_l93_obesity.shtml</ref>

[[سازمان بهداشت جهانی]] در گزارش سال ۲۰۱۵ خود اعلام کرد که بیشتر مردم اروپا، بیش از اندازه چاق هستند. بر پایه این گزارش ۵۹ درصد جمعیت اروپا یا اضافه وزن یا مرض چاقی دارند به همین دلیل ممکن است جوانان این قاره به اندازه والدین خود عمر نکنند.<ref>[http://www.irna.ir/fa/News/81772290/ سازمان بهداشت جهانی :بیشتر مردم اروپا بیش از اندازه چاق هستند] . [خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) http://www.irna.ir]</ref>

== تاریخ ==
=== ریشه‌شناسی ===
چاقی''Obesity'' از کلمه لاتین ''obesitas'' گرفته شده که به معنای ضخیم، چاق یا فربه است. ''Ēsus'' شکل گذشته کامل ''edere'' (خوردنی) است، با''ob'' (بالا) که به آن اضافه شده‌است.<ref name=etymol>{{cite web|url=http://www.etymonline.com/index.php?term=obesity |title=Online Etymology '']]Dictionary: Obesity |work=Douglas Harper|accessdate=December 31, 2008}}</ref> لغت‌نامه انگلیسی آکسفورد [['' اولین استفاده از این اسناد در سال ۱۶۱۱ توسط]]رندل کاتگریو[[.<ref>{{cite web |url=http://www.oed.com/ |title=Obesity, n |work=[[Oxford English Dictionary]] 2008|accessdate=March 21, 2009}}</ref>

=== تمایلات تاریخی ===
[[پرونده:Charles Mellin zugeschr - Porträt eines Herrn - Gemäldegalerie Berlin.jpg|بندانگشتی|یک ژنرال بسیار چاق از اهالی [[توسکانی]] در قرن هفدهم با چانه‌های بزرگ و برجسته و سبیل که لباس سیاهی پوشیده و شمشیری در سمت چپش قرار دارد. در طول [[قرون وسطی]] و [[دوره رنسانس]] چاقی اغلب به عنوان نشانه ثروتمندی به‌شمار می‌رفت، و در میان نخبگان رایج بود. '' آسلاندرو دل بورو،'' The Tuscan General که به چارلز ملین نسبت داده می‌شود (۱۶۴۵)<ref name=Zach2003>{{cite journal |author=Zachary Bloomgarden |title=Prevention of Obesity and Diabetes |journal=Diabetes Care |volume=26 |pages=3172–3178 |year=2003|pmid= 14578257|doi= 10.2337/diacare.26.11.3172|url=http://care.diabetesjournals.org/content/26/11/3172.full|issue=11}}</ref>]]
[[پرونده:Venus von Willendorf 01.jpg|بندانگشتی|یک سنگ مینیاتور کنده کاری شده که یک زن چاق را نمایش می‌دهد. [[ونوس آف ویلندورف]] خلق شده در ۲۲۰۰۰–۲۴۰۰۰ قبل از میلاد مسیح) یونانی‌ها اولین کسانی بودند که چاقی را به عنوان یک بیماری شناسایی کردند.<ref name=Haslam2007>{{cite journal|author=Haslam D |title=Obesity: a medical history |journal=Obes Rev |volume=8 Suppl 1 |issue= |pages=31–6 |year=2007|month=March |pmid=17316298|doi=10.1111/j.1467-789X.2007.00314.x |url=}}</ref>]]
بقراطی‌ها نوشته‌اند که تنومندی به خودی خود بیماری نیست اما جلودار و پیشرو دیگر بیماری‌هاست.<ref name=HaslamJames/> یک جراح هندی [[ساشروتا]] (قرن ۶ قبل از میلاد مسیح) چاقی را با دیابت و بیماری‌های قلبی مرتبط ساخت.<ref name=Dwivedi&Dwivedi07/> او کارهای فیزیکی را برای کمک به درمان آن و عوارض جانبیش پیشنهاد داد.<ref name=Dwivedi&Dwivedi07>{{cite web |url=http://medind.nic.in/iae/t07/i4/iaet07i4p243.pdf |format=PDF |title=History of Medicine: Sushruta – the Clinician –Teacher par Excellence |accessdate=2008-09-19 |work=Dwivedi, Girish & Dwivedi, Shridhar |publisher= |year=2007 |archive-date=۱۰ اکتبر ۲۰۰۸ |archive-url=https://web.archive.org/web/20081010045900/http://medind.nic.in/iae/t07/i4/iaet07i4p243.pdf |url-status=dead}}</ref> در بیشتر تاریخ انسان، آن‌ها با مسئله کمبود غذا مبارزه می‌کرده‌اند.<ref>{{cite book |author=Theodore Mazzone; Giamila Fantuzzi |title=Adipose Tissue And Adipokines in Health And Disease (Nutrition and Health) |url=https://archive.org/details/adiposetissueadi00fant |publisher=Humana Press|location=Totowa, NJ |year=2006 |page=[https://archive.org/details/adiposetissueadi00fant/page/n244 222] |isbn=1-58829-721-7 |oclc= |doi= |accessdate=}}</ref> بنابراین به‌طور تاریخی چاقی به عنوان نشانه ثروتمندی و رفاه دیده می‌شده‌است. این امر در میان طبقات بالای اجتماعی در قرون وسطی و دوره رنسانس در اروپا رایج بوده‌است.<ref name=Zach2003/> و همچنین در تمدن آسیای غربی باستان.<ref>Keller p. 49</ref>

با شروع [[انقلاب صنعتی]] فهمیده شد که قدرت ارتش و اقتصاد آن‌ها هم وابسته به اندازه بدن و هم قدرت سربازان و کارگرهایشان دارد.<ref name=Caballero/> افزایش شاخص میانگین اندازه بدن از آنچه که اکنون به عنوان کمبود وزن با توجه به میزان معمول به‌شمار می‌رود، نقش چشمگیری را در گسترش جوامع صنعتی بازی می‌کند.<ref name=Caballero/> بنابراین قد و وزن هر دو در طول قرن ۱۹ در کشورهای توسعه یافته افزایش یافت. در طول قرن ۲۰ همچنانکه جمعیت‌ها به یک ژنتیک بالقوه قد و وزن رسیدند، شروع به افزایش بیشتر قد خود در نتیجه چاقی کردند.<ref name=Caballero/> در دهه ۱۹۵۰ افزایش ثروتها در جهان توسعه یافته روحیه و اخلاقیات بچگی را کاهش داد، اما با افزایش وزن بدن، بیماری‌های قلبی و کلیوی افزایش یافته و بیشتر رایج شد.<ref name=Caballero/><ref>{{cite journal | doi=10.2105/AJPH.42.9.1116 | author=Breslow L |title=Public Health Aspects of Weight Control | journal=Am J Public Health Nations Health | year=1952 | month=September| volume=42 | issue=9 | pages=1116–20 | pmid=12976585 | pmc=1526346}}</ref>
در طول این دوره شرکت‌های بیمه‌ای رابطه بین وزن و توقعات زندگی و افزایش چاقی مفرط را دریافته‌اند.<ref name=HaslamJames/>

فرهنگ‌های بسیاری در طول تاریخ چاقی را به عنوان یک عیب شخصیتی می‌دیده‌اند. یک شخصیت چاق در [[کمدی یونانی]] یک فرد شکم پرست و مسخره بود. در زمان مسیحیان غذا به عنوان ورودی‌هایی به گناهان [[تنبلی]] و [[شهوت]] بود.<ref name=Woodhouse/> در فرهنگ مدرن غرب، وزن اضافه اغلب غیر جذاب تلقی می‌شد و چاقی به‌طور معمول با کلیشه‌های منفی گوناگون ربط داده می‌شد. افراد در همه سنین می‌توانند با بدنامی اجتماعی روبرو شوند و ممکن است با استفاده از ادعاها یا فرار کردنهایشان به وسیله همرده‌هایشان مورد تمسخر قرار گیرند. یک بار دیگر چاقی عامل تمایز است.<ref name=Bias2001>{{cite journal |author=Puhl R, Brownell KD |title=Bias, discrimination, and obesity|journal=Obes. Res. |volume=9 |issue=12 |pages=788–805 |year=2001 |month=December |pmid=11743063|doi=10.1038/oby.2001.108 |url=}}</ref>

ادراکات عمومی در جامعه غربی با توجه به سلامت وزنی بدن با وزنهایی که ایدئال به به‌شمار می‌رود، متفاوت است و هر دو آن‌ها از زمان شروع قرن ۲۰ تغییر کرده‌اند. وزنی که ایدئال فرض می‌شود از زمان دهه ۱۹۲۰ کمتر شد. این امر به وسیله این حقیقت که قد میانگین بانوی آمریکا و برنده مراسم ۲٪ از سال ۱۹۲۲ تا ۱۹۹۹ افزایش یافت، در حالی که وزن میانگین او ۱۲٪ کاهش یافت، نشان داده می‌شود.<ref>{{cite journal|author=Rubinstein S, Caballero B |title=Is Miss America an undernourished role model? |journal=JAMA |volume=283|issue=12 |page=1569 |year=2000 |pmid=10735392 |doi= 10.1001/jama.283.12.1569|url=}}</ref> از سوی دیگر تصورات مردم از وزن مناسب در جهت عکس تغییر کرده‌است. در بریتانیا وزنی که در آن مردم خودشان را دچار اضافه وزن می‌دانند، به‌طور چشمگیری در سال ۲۰۰۷ بیشتر از سال ۱۹۹۹ بود.<ref name=John2008>{{cite journal|author=Johnson F, Cooke L, Croker H, Wardle J |title=Changing perceptions of weight in Great Britain: comparison of two population surveys |journal=BMJ |volume=337 |issue= |pages=a494 |year=2008 |pmid=18617488 |pmc=2500200 |doi= 10.1136/bmj.a494|url=http://www.bmj.com/cgi/content/full/337/jul10_1/a494}}</ref> اعتقاد بر این است که این تغییرات به دلیل افزایش میزان چربی گرایی بود که منجر به افزایش پذیرش چربی اضافی به عنوان اندازه معمول شد.<ref name=John2008/>

هنوز هم چاقی به عنوان نشانه‌ای از ثروتمندی و رفاه در بسیاری از نقاط [[آفریقا]] به‌شمار می‌رود. این امر به‌طور خاص از زمان شروع اپیدمی [[ایدز]] رایج شد.<ref name=HaslamJames/>

=== هنرها ===
اولین مجسمه‌ها از بدن انسان در حدود ۳۵۰۰۰–۲۰۰۰۰ سال قبل زنان چاق را نمایش می‌داد. برخی از جنبه‌های [[شکل ونوسی]] با تأکید بر باروری تمایل داشتند در حالی که دیگران احساس می‌کردند که آن‌ها نماینده «چاقی» در میان مردم آن عصر بودند.<ref name=Woodhouse/> با وجودی که تنومندی در میان هنرهای یونانی و رومی وجود نداشت، احتمالاً به منظور حفظ ایده‌آل‌های آنان با توجه به مدرن گرایی بود. این روش در میان تاریخ بسیاری از یهودیان اروپایی تنها با نمایش افراد با شرایط اقتصادی-اجتماعی پایین به عنوان افراد چاق، ادامه یافت.<ref name=Woodhouse/>

در زمان رنسانس برخی از افراد از طبقه‌های بالا همان‌طور که در نقاشی‌های هنری هفتم و الکساندرو دل برو دیده می‌شود، هیکل بزرگ خود را به رخ کشیدند.<ref name=Woodhouse>{{cite journal |author=Woodhouse R |title=Obesity in art: A brief overview |journal=Front Horm Res |volume=36 |issue= |pages=271–86 |year=2008 |isbn=978-3-8055-8429-6|pmid=18230908 |doi=10.1159/000115370 |url=http://books.google.com/?id=nXRU4Ea1aMkC&pg=PA271&lpg=PA271&dq=Obesity+in+art:+a+brief+overview |series=Frontiers of Hormone Research}}</ref>[[Peter Paul]] (۱۵۷۷–۱۶۴۰) [[رابنز]] معمولاً زنان تمام بدن خود را در عکس‌ها به نمایش می‌گذاشتند و از همین‌جا بود که کلمه [[رابنسکویی]] به وجود آمد. هر چند این زنان همچنان به شکل «ساعت شنی» همراه با رابطه باروری باقی ماندند.<ref name=Fumento>{{cite book |author=Fumento, Michael |title=The Fat of the Land: Our Health Crisis and How Overweight Americans Can Help Themselves |publisher=Penguin (Non-Classics) |year=1997|page=126|isbn=0-14-026144-3}}</ref> در طول قرن ۱۹ دیدگاه‌ها در مورد چاقی در دنیای غرب تغییر کرد. بعد از قرن‌ها که چاقی تبدیل به سندرم همراه با ثروت و موقعیت اجتماعی شد، لاغری به عنوان یک استاندارد مورد علاقه نمایان شد.<ref name=Woodhouse/>

== جامعه و فرهنگ ==
=== تأثیر اقتصادی ===
چاقی علاوه بر تأثیرات سلامتیش، باعث ایجاد مشکلات فراوانی از جمله معایبی در استخدام شدن می‌شود<ref name="Puhl R. p.29">Puhl R. , Henderson K. , and Brownell K. 2005 p.29</ref><ref>{{cite journal |doi=10.1016/j.ehb.2009.01.008|author=Johansson E, Bockerman P, Kiiskinen U, Heliovaara M |title=Obesity and labour market success in Finland: The difference between having a high BMI and being fat |journal=Economics and Human Biology |volume=7 |issue=1 |pages=36–45|year=2009 |pmid=19249259}}</ref> و هزینه‌های تجارتی را افزایش می‌دهد. این تأثیرات در همه سطوح جامعه از جمله افراد، شرکت‌ها و دولت‌ها احساس می‌شود.

در سال ۲۰۰۵، هزینه‌های پزشکی که در آمریکا برای چاقی اختصاص یافت ۱۹۰٫۲ میلیارد دلار یا ۲۰٫۶٪ از مخارج پزشکی برآورد شده‌است.<ref name=medical-costs>{{cite journal|coauthors=John Cawley, Chad Meyerhoefer|title=The medical care costs of obesity: An instrumental variables approach|journal=Journal of Health Economics|year=2012|month=January|volume=31|issue=1|pages=219–230|url=http://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0167629611001366|accessdate=2 August 2012|doi=10.1016/j.jhealeco.2011.10.003|pmid=22094013|last1=Cawley|first1=J}}</ref><ref>{{cite journal|author=Finkelstein EA, Fiebelkorn IA, Wang G |title=National medical spending attributable to overweight and obesity: How much, and who's paying |journal= Health Affairs|volume=Online |issue=May |pages=|date=1 January 2003|url=http://content.healthaffairs.org/cgi/content/full/hlthaff.w3.219v1/DC1}}</ref><ref>{{cite web|url=http://www.cdc.gov/nccdphp/dnpa/obesity/economic_consequences.htm |title=Obesity and overweight: Economic consequences | publisher=[[Centers for Disease Control and Prevention]] | date=22 May 2007 |accessdate=2007-09-05}}</ref> در حالی که هزینه چاقی در سال ۱۹۹۷ در کانادا ۲ میلیارد دلار کانادا (۲٫۴٪ از کل هزینه‌های بهداشت) برآورد شده‌است.<ref name="CADG2006"/> هزینه کلی مستقیم سالیانه برای اضافه وزن و چاقی در استرالیا در سال ۲۰۰۵، ۲۱ میلیارد دلار بود. همچنین اضافه وزن و چاقی در استرالیا ۳۵٫۶ میلیارد دلار یارانه دریافت کرده بودند.<ref name=MJA2009>{{Cite journal|title=The cost of overweight and obesity in Australia|url=http://www.mja.com.au/public/issues/192_05_010310/col10841_fm.html|year=2009|author=Colagiuri, Stephen|journal=The Medical Journal of Australia|accessdate=2011-06-18|last2=Lee|first2=Crystal M. Y.|last3=Colagiuri|first3=Ruth|display-authors=4|author5=<Please add first missing authors to populate metadata.>}}</ref> میزان برآورد مخارج سالیانه برای محصولات رژیمی فقط در آمریکا از ۴۰ میلیارد دلار تا ۱۰۰ میلیارد دلار است.<ref>{{cite news | last = Cummings | first = Laura|title = The diet business: Banking on failure|publisher = BBC News| date = 5 February 2003| url = http://news.bbc.co.uk/2/hi/business/2725943.stm| accessdate = 25 February 2009}}</ref>

برنامه جلوگیری از چاقی به منظور کاهش هزینه‌های درمان بیماری‌های مرتبط با چاقی به وجود آمد. هر چند، هر چه بیشتر افراد عمر می‌کردند هزینه‌های پزشکی بیشتری وارد می‌شد؛ بنابراین محققان به این تنیجه رسیدند که ممکن است کاهش چاقی به بهبود سلامت اجتماعی کمک کند، اما برعکس باعث کاهش کلی سلامت عمر شد.<ref>{{cite journal |author=van Baal PH |title=Lifetime Medical Costs of Obesity: Prevention No Cure for Increasing Health Expenditure |journal=PLoS Med. |volume=5 |issue=2 |pages=e29 |year=2008 |month=February |pmid=18254654 |pmc=2225430 |doi=10.1371/journal.pmed.0050029 |url=http://www.plosmedicine.org/article/info:doi/10.1371/journal.pmed.0050029 |author-separator=, |author2=Polder JJ |author3=de Wit GA |display-authors=3 |last4=Hoogenveen |first4=Rudolf T. |last5=Feenstra |first5=Talitha L. |last6=Boshuizen |first6=Hendriek C. |last7=Engelfriet |first7=Peter M. |last8=Brouwer |first8=Werner B. F. |access-date=۱۱ اكتبر ۲۰۱۳ |archive-date=۱۱ ژانویه ۲۰۱۵ |archive-url=https://web.archive.org/web/20150111110729/http://www.plosmedicine.org/article/info:doi/10.1371/journal.pmed.0050029 |url-status=dead }}</ref>

[[پرونده:Wide Chair.jpg|بندانگشتی|چپ|alt= یک صندلی بزرگ و پهن در کنار تعدادی از صندلیهایی با اندازه معمولی قرار دارد. خدماتی‌ها باید راحتی افراد چاق را با امکاناتی از قبیل صندلیهای پهن‌تر فراهم کنند.<ref>{{cite journal|author=Bakewell J|title=Bariatric furniture: Considerations for use|journal=Int J Ther Rehabil|issue=7|pages=329–33|year=2007|url=http://www.ijtr.co.uk/cgi-bin/go.pl/library/article.cgi?uid=23858;article=IJTR_14_7_329_333|volume=14|access-date=۱۱ اکتبر ۲۰۱۳|archive-url=https://web.archive.org/web/20111008202913/http://www.ijtr.co.uk/cgi-bin/go.pl/library/article.cgi?uid=23858;article=IJTR_14_7_329_333|archive-date=۸ اکتبر ۲۰۱۱|dead-url=yes}}</ref>]]
چاقی می‌تواند منجر به بدنامی اجتماعی و موانع استخدامی شود.<ref name="Puhl R. p.29"/> وقتی که افراد را با نقطه مقابل وزن معمولشان مقایسه می‌کنیم، کارگرهای چاق به‌طور میانگین میزان بیستری از غیبت کاری را دارا می‌باشند و ناتوانایی‌های بیشتری دارند، بنابراین موجب افزایش هزینه‌های کارفرما و کاهش تولید می‌شود.<ref>{{cite journal|author=Neovius K, Johansson K, Kark M, Neovius M|title=Obesity status and sick leave: a systematic review |journal=Obes Rev |volume=10|issue=1 |pages=17–27 |year=2009|month=January |pmid=18778315 |doi=10.1111/j.1467-789X.2008.00521.x |url=}}</ref> یک مطالعه که کارکنان دانشگاه دوک (Duke University) را مورد مطالعه قرار داده، دریافته‌است که مردم با IBM بالاتر از ۴۰ دو بار بیشتر نسبت به آن‌هایی که IBM 24.۹–۱۸٫۵ دارند مدعی [[جبران کارگران]] شده‌اند. آن‌ها همچنین بیشتر از ۱۲ بار غیبت در روزهای کاری داشته‌اند. رایج‌ترین جراحت در این گروه به دلیل افتادن و بلند کردن بود، بنابراین قسمت‌های انتهایی، کمر و دست‌ها و پشت را تحت تأثیر قرار می‌داد.<ref>{{cite journal |author=Ostbye T, Dement JM, Krause KM|title=Obesity and workers' compensation: Results from the Duke Health and Safety Surveillance System |journal=Arch. Intern. Med. |volume=167 |issue=8|pages=766–73|year=2007 |pmid=17452538 |doi=10.1001/archinte.167.8.766}}</ref> کارکنان بیمه آلباما در ایالت متحده یک برنامه بحث‌برانگیز را برای تغییر کارکنان چاق تأیید کردند که در آن اگر آن‌ها کاری برای کاهش وزن و بهبود سلامتیشان انجام ندهند، ماهی ۲۵ دلار از آن‌ها کسر خواهد شد. این آزمون‌ها از ماه ژانویه ۲۰۱۰ آغاز شده و در مورد تمام کسانی که IBM آن‌ها بیشتر از ۳۵ کیلوگرم بر متر است٬<sup>۲</sup> و بعد از ۱ سال در ایجاد بهبودی در سلامتیشان رد می‌شوند، اجرا می‌شود.<ref>{{cite web|url=http://www.webmd.com/diet/news/20080825/alabama-obesity-penalty-stirs-debate |title=Alabama "Obesity Penalty" Stirs Debate |work=Don Fernandez |accessdate=April 5, 2009}}</ref>

برخی از محققان نشان داده‌اند که افراد چاق تمایل کمتری به استخدام در مشاغل و ترویج آن دارند.<ref name=Bias2001/> افراد چاق همچنین حقوق کمتری نسبت به همرده‌های غیر چاق خود در مشاغل برابر دریافت می‌کنند. زنان چاق به‌طور میانگین ۶٪ و مردان چاق ۳٪ کمتر دریافت می‌کنند.<ref>Puhl R. , Henderson K. , and Brownell K. 2005 p.30</ref>

صنایع خاص مانند خطوط هواپیمایی، صنایع غذایی و بهداشتی نگرانی‌های مخصوص به خودشان را دارند. به دلیل افزایش میزان چاقی، خطوط هواپیمایی با هزینه‌های بیشتر سوخت مواجه شده و برای افزایش پهنای صندلی‌ها تحت فشار قرار دارند.<ref>{{cite web | author=Lisa DiCarlo| url=http://www.forbes.com/2002/10/24/cx_ld_1024obese.html |title=Why Airlines Can't Cut The Fat|work=Forbes.com|date=2002-10-24 | accessdate=2008-07-23}}</ref> در سال ۲۰۰۰ وزن اضافی مسافران چاق ۲۷۵ میلیون دلار برای هواپیمایی هزینه داشته‌است.<ref>{{cite journal|author=Dannenberg AL, Burton DC, Jackson RJ |title=Economic and environmental costs of obesity: The impact on airlines |url=https://archive.org/details/sim_american-journal-of-preventive-medicine_2004-10_27_3/page/264 |journal=American journal of preventive medicine|volume=27 |issue=3 |page=264|year=2004 |pmid=15450642 |doi=10.1016/j.amepre.2004.06.004}}</ref> صنعت بهداشت موظف است در مورد امکانات خاصی مانند تجهیزات بلند کردن و [[آمبولانس باریاتریک]] سرمایه‌گذاری کند تا به‌طور محکمی بیماران چاق را کنترل نماید.<ref>{{cite web|url=http://abcnews.go.com/Health/Diet/obese-health-care-bariatric-ambulances/story?id=7981746|title=Who Should Pay for Obese Health Care?|author=Lauren Cox|publisher=ABC News|date=July 2, 2009|accessdate=2012-08-06}}</ref> هزینه‌های رستوران‌ها به دلیل متهم کردن قضایی آن‌ها برای ایجاد چاقی افزایش یافت.<ref name=Govtrack>{{cite web | url=http://www.govtrack.us/congress/bill.xpd?bill=h109-554 | title=109th U.S. Congress (2005–2006) H.R. 554: 109th U.S. Congress (2005–2006) H.R. 554: Personal Responsibility in Food Consumption Act of 2005 | publisher=GovTrack.us | accessdate=2008-07-24 | archive-date=۱ نوامبر ۲۰۰۸ | archive-url=https://web.archive.org/web/20081101192335/http://www.govtrack.us/congress/bill.xpd?bill=h109-554 | url-status=dead }}</ref> در سال ۲۰۰۵ کنگره آمریکا در مورد قانونی برای منع کشوری در برابر صنعت غذایی مرتبط با چاقی بحث و گفتگو کرد، هر چند هرگز تصویب نشد.<ref name=Govtrack/>

=== اندازه مورد قبول ===
[[پرونده:PresidentTaftTelephoneCrop.jpg|بندانگشتی|150px|رئیس‌جمهور آمریکا[[ویلیام هووارد تفت|ویلیام هاوارد تافت]] اغلب به دلیل اضافه وزن مورد تمسخر قرار می‌گرفت.]]
اصل هدف حرکت پذیرش چاقی، کاهش تمایز بین افرادی بود که چاق بودند و اضافه وزن داشتند.<ref>{{cite web |url=http://www.capitalnaafa.org/whatisnaafa.html |title=What is NAAFA |work=[[National Association to Advance Fat Acceptance]] |accessdate=February 17, 2009}}</ref><ref>{{cite web|url=http://www.size-acceptance.org/mission.html |title=ISAA Mission Statement |work=[[International Size Acceptance Association]] |accessdate=February 17, 2009}}</ref> هر چند برخی افراد سعی می‌کردند تا ارتباط ایجاد شده بین چاقی و نتایج منفی سلامتی آن را به چالش بکشند.<ref name=Pulver2007>{{cite book |author=Pulver, Adam |title=An Imperfect Fit: Obesity, Public Health, and Disability Anti-Discrimination Law |publisher=Social Science Electronic Publishing |location= |year=2007 |pages= |isbn= |oclc= |doi= |url=http://papers.ssrn.com/sol3/papers.cfm?abstract_id=1316106|accessdate=January 13, 2009}}</ref>

تعدادی از سازمان‌ها وجود دارند که پذیرش چاقی را ترویج می‌کنند. این موسسات به‌طور چشمگیری در اواخر نیمه دوم قرن ۲۰ افزایش یافتند.<ref>{{cite journal |author=Neumark-Sztainer D |title=The weight dilemma: a range of philosophical perspectives |journal=Int. J. Obes. Relat. Metab. Disord. |volume=23 Suppl 2 |issue= |pages=S31–7|year=1999 |month=March |pmid=10340803 |doi= 10.1038/sj.ijo.0800857|url=}}</ref> مؤسسه آمریکایی [[مؤسسه ملی پذیرش چاقی پیشرفته]] (NAAFA) در سال ۱۹۶۹ تشکیل شد و وظیفه خود را تحت عنوان حقوق شهروندان به منظور پایان دادن به تمایزات اندازه‌ای، تشریح کرد.<ref>{{cite | author=National Association to Advance Fat Acceptance | url=http://www.naafaonline.com/dev2/ | title=We come in all sizes | publisher=NAAFA | year=2008 | accessdate=2008-07-29 | archive-date=۲۶ دسامبر ۲۰۱۸ | archive-url=https://web.archive.org/web/20181226125112/https://www.naafaonline.com/dev2/%20 | url-status=dead}}</ref> هر چند فرضیه چاقی به عنوان یک حرکت در حاشیه باقی ماند.<ref>[http://www.bitchmagazine.org/article/big-trouble Big Trouble | Bitch Magazine<!--Bot-generated title-->] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20121226160246/http://www.bitchmagazine.org/article/big-trouble|date=۲۶ دسامبر ۲۰۱۲}}, bitchmagazine.org</ref> [[مؤسسه ملی پذیرش اندازه]] (ISAA) یک [[سازمان غیردولتی]] (NGO) است که در سال ۱۹۹۷ به وجود آمد. بیشترین جهت‌گیری آن‌ها جهانی بود و مأموریت خود را تحت عنوان ترویج پذیرش اندازه‌ها و کمک به پایان دادن به تمایزات وزن محور توصیف می‌کردند.<ref>{{cite web |url=http://www.size-acceptance.org/ |title=International Size Acceptance Association – ISAA |work=International Size Acceptance Association |accessdate=January 13, 2009}}</ref> این گروه اغلب در مورد شناخت چاقی به عنوان یک ناتوانی تحت [[قانون آمریکایی‌های ناتوان]] (ADA) بحث داشتند. هر چند نظام قانونی آمریکا اعلام کرد که هزینه‌های بالقوه بهداشت و سلامتی عمومی از منافع این قانون ضد تمایزی برای پوشش چاقی زیادتر شده‌است.<ref name=Pulver2007/>

== چاقی در دوران کودکی ==
میزان سلامتی BMI با توجه به سن و جنسیت بچه‌ها متفاوت است. چاقی در بچه‌ها و نوجوانان با توجه به BMI بیشتر از ۹۵ [[صدک]] است.<ref name="cdc.gov"/> اطلاعات مرجعی که این صدک‌ها بر اساس آن‌ها ارائه شده از سال ۱۹۶۳ تا ۱۹۹۴ بدست آمده‌اند، پس بنابراین به وسیلهٔ افزایش‌های اخیر در نسبت چاقی تحت تأثیر قرار نگرفته‌اند.<ref name="Flegal KM, Ogden CL, Wei R, Kuczmarski RL, Johnson CL 2001 1086–93"/> چاقی کودکی در قرن ۲۱ به عنوان یک اپیدمی نسبی با افزایش نسبت‌ها هم در جهان توسعه یافته و هم در جهان در حال توسعه، مطرح گردید. نسبت چاقی در پسرهای کانادایی از مقدار ۱۱٪ در سال ۱۹۸۰ به بالای ۳۰٪ در سال ۱۹۹۰ رسید، در حالی که در مدت زمان مشابه این مقدار در میان پسرهای برزیلی از ۴٪ به ۱۴٪ افزایش یافت.<ref name=flynn2006/>

با وجود چاقی در میان افراد بالغ، عوامل مختلف زیادی منجر به افزایش میزان چاقی کودکی می‌شود. عقیده‌ها بر این بود که تغییر رژیم‌های غذایی و کاهش فعالیت‌های بدنی دو عامل مهم در افزایش نسبت‌های اخیر بوده‌است.<ref>{{cite journal |author=Dollman J, Norton K, Norton L |title=Evidence for secular trends in children's physical activity behaviour |journal=Br J Sports Med |volume=39 |issue=12 |pages=892–7; discussion 897 |year=2005|month=December |pmid=16306494 |pmc=1725088 |doi=10.1136/bjsm.2004.016675 |url=}}</ref> به دلیل اینکه چاقی دوران کودکی در دوران جوانی نیز ادامه می‌یابد و با تعدادی از بیماری‌های مزمن در ارتباط است، بچه‌هایی که چاق هستند اغلب مورد آزمایش [[فشار خون]]، [[دیابت]]، [[چربی بالا]] و [[چربی کبد]] قرار می‌گیرند.<ref name=CADG2006/> درمان‌هایی که در کودکان مورد استاده قرار گرفته‌است درمان‌های زندگی گونه اولیه و روش‌های تکنیکی است، گرچه تلاش‌ها برای افزایش فعالیت در کودکان موفقیت‌های کمی داشته‌است.<ref>{{cite journal|last=Metcalf|first=B.|coauthors=Henley, W. ; Wilkin, T.|title=Effectiveness of intervention on physical activity of children: systematic review and meta-analysis of controlled trials with objectively measured outcomes (EarlyBird 54)|journal=BMJ|date=27 September 2012|volume=345|issue=sep27 1|pages=e5888–e5888|doi=10.1136/bmj.e5888}}</ref> در آمریکا درمان‌های مورد استفاده برای این گروه سنی مورد تأیید FDA نیست.<ref name=flynn2006>{{cite journal |author=Flynn MA |title=Reducing obesity and related chronic disease risk in children and youth: a synthesis of evidence with 'best practice' recommendations|journal=Obes Rev |volume=7 Suppl 1 |issue= |pages=7–66 |year=2006 |month=February |pmid=16371076|doi=10.1111/j.1467-789X.2006.00242.x |url= |author-separator=, |author2=McNeil DA |author3=Maloff B |display-authors=3|last4=Mutasingwa |first4=D. |last5=Wu |first5=M. |last6=Ford |first6=C. |last7=Tough |first7=S. C.}}</ref>

== آمار چاقی در کشورهای دنیا ==
عوارض ناشی از چاقی در گذشته در سنین بالای ۳۰ سال بروز می‌کرد، اما اکنون با توجه به شیوع چاقی در بین کودکان و نوجوانان سراسر جهان، سن ابتلا به عوارضی مانند دیابت و فشار خون به حدود ۱۰ تا ۱۹ سال رسیده‌است.<ref>[http://www.irna.ir/fa/News/81880599/ سن ابتلا به عوارض چاقی به 10 تا 19 سال کاهش یافته‌است] . [خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) http://www.irna.ir]</ref>
با توجه به جامعه ثروتمند و علاقه‌مند به مصرف مواد غذایی سریع، بسیاری از مردم ممکن است آمریکا را در بالای این لیست قرار دهند؛ این در حالیست که بر اساس آمار ارائه شده توسط Visual.ly، صدرنشین جدول شاخص توده بدنی در میان مردم جهان، کویت است. این کشور عربی از میانگین شاخص توده بدنی ۲۷٫۵ برای مردان و ۳۱٫۷۴ برای زنان برخوردار است.
این آمار، آمریکا را با میانگین ۲۶٫۵ برای مردان و ۲۹ برای زنان در جایگاه دوم قرار داده‌است.
بزرگسالانی که از میانگین وزن بدنی بین ۱۸٫۵ و ۲۴٫۹ برخوردارند، عموماً از وزن بدنی مناسبی به نسبت قد خود برخوردارند.
انگلیس که از سطوح رو به رشد چاقی به ویژه در میان کودکان برخوردار بوده در جایگاه بیست و ششم این نمودار قرار دارد. میانگین شاخص توده بدنی برای مردان این کشور ۲۷ و برای زنان ۲۶٫۹ است.
ایران با میانگین شاخص توده بدنی ۲۴٫۹ برای مردان و ۲۶٫۹ برای زنان در جایگاه ۴۶ قرار دارد.
کشورهای دیگر که در میان سنگین‌ترین‌ها قرار گرفته‌اند، شامل آلمان، یونان، آرژانتین و تعدادی از کشورهای عربی مانند امارات متحده عربی، عربستان و بحرین هستند.
علیرغم شهرت استرالیا به عنوان یک کشور ورزش دوست، این کشور در جایگاه یازدهم این نمودار قرار دارد.
جای تعجب نیست که برخی از فقیرترین کشورهای جهان در آسیا و آفریقا در میان کشورهای با کمترین شاخص توده بدنی قرار دارند.
مردم بنگلادش با میانگین ۲۰٫۵ برای مردان و ۱۹٫۸ برای زنان از کمترین شاخص توده بدنی برخوردارند.
دیگر کشورهای نزدیک به پایین این نمودار شامل نواحی درگیر جنگ و خشکسالی مانند اتیوپی، رواندا، کنیا و اریتره است.
برخی از کشورها دارای اختلاف چشمگیری در میان زنان و مردان هستند. در جامائیکا، میانگین شاخص توده بدنی برای مردان ۲۴٫۸ و برای زنان ۲۹٫۸ است. روندهای مشابه در کشورهایی مانند لسوتو، ترینیداد و توباگو و هائیتی قابل مشاهده است.

== در مورد دیگر حیوانات ==
چاقی در میان حیوانات اهلی در بسیاری از کشورها رایج است. میزان اضافه وزن و چاقی در سگ‌های آمریکایی از ۲۳٪ تا ۴۱٪ و چاقی حدوداً ۵٫۱٪ است.<ref name=Lund2006>{{cite journal|author=Lund Elizabeth M.|title=Prevalence and Risk Factors for Obesity in Adult Dogs from Private US Veterinary Practices|journal=Intern J Appl Res Vet Med|volume=4|issue=2|pages=177–86|year=2006|pmid= |doi= |url=http://www.jarvm.com/articles/Vol4Iss2/Lund.pdf}}</ref> میزان چاقی در گربه‌ها کمی بیشتر از ۶٫۴٪ بود.<ref name= Lund2006/> در استرالیا میزان چاقی در میان سگ‌ها در شرایط دامپزشکی ۷٫۶٪ تشخیص داده شده‌است.<ref>{{cite journal |author=McGreevy PD, Thomson PC, Pride C, Fawcett A, Grassi T, Jones B|title=Prevalence of obesity in dogs examined by Australian veterinary practices and the risk factors involved|journal=Vet. Rec.|volume=156|issue=22|pages=695–702|year=2005|month=May |pmid=15923551|doi= |url=}}</ref> خطر چاقی در سگ‌ها خواه نخواه به صاحبان آن‌ها بستگی دارد. با این وجود رابطه مشابه بین گربه‌ها و صاحبان آن‌ها وجود ندارد.<ref>{{cite journal |author=Nijland ML, Stam F, Seidell JC|title= Overweight in dogs, but not in cats, is related to overweight in their owners|journal=Public Health Nutr|volume=13|issue= 1|pages= 1–5|year=2009|month=June|pmid=19545467|doi=10.1017/S136898000999022X|url=}}</ref>

== جستارهای وابسته ==
* [[جراحی چاقی]]
* [[فهرست مواد غذایی بر پایه اندازه کالری]]

== منابع ==
{{چپ‌چین}}
* {{cite journal | doi = 10.1079/BJN2002739 | last1 = Bhargava | first1 = Alok | last2 = Guthrie | first2 = J. | year = ۲۰۰۲ | title = Unhealthy eating habits, physical exercise and macronutrient intakes are predictors of anthropometric indicators in the Women's Health Trial: Feasibility Study in Minority Populations | url = | journal = British Journal of Nutrition | volume = ۸۸ | issue = ۶| pages = ۷۱۹–۷۲۸ | pmid = 12493094}}
* {{cite journal | last1 = Bhargava | first1 = Alok | year = ۲۰۰۶ | title = Fiber intakes and anthropometric measures are predictors of circulating hormone, triglyceride, and cholesterol concentration in the Women's Health Trial | url =| journal = Journal of Nutrition | volume = 136 | issue = ۸| pages = ۲۲۴۹–۲۲۵۴ | pmid = 16857849}}
* Jebb S. and Wells J. Measuring body composition in adults and children In:{{cite book|author=Peter G. Kopelman, Ian D. Caterson, Michael J. Stock, William H. Dietz|title=Clinical obesity in adults and children: In Adults and Children|publisher=Blackwell Publishing|location= |year=۲۰۰۵|pages=۱۲–۲۸ |isbn=1-4051-1672-2|url=https://archive.org/details/clinicalobesityi02edunse|url-access=registration}}
* Kopelman P. , Caterson I. An overview of obesity management In:{{cite book|author=Peter G. Kopelman, Ian D. Caterson, Michael J. Stock, William H. Dietz|title=Clinical obesity in adults and children: In Adults and Children|publisher=Blackwell Publishing|location= |year=۲۰۰۵|pages=۳۱۹–۳۲۶ |isbn=1-4051-1672-2|url=https://archive.org/details/clinicalobesityi02edunse|url-access=registration}}
* {{cite book |author=[[National Heart, Lung, and Blood Institute]] (NHLBI) |title=Clinical Guidelines on the Identification, Evaluation, and Treatment of Overweight and Obesity in Adults |publisher=International Medical Publishing, Inc |location= |year= ۱۹۹۸|pages= |isbn=1-58808-002-1 |oclc=|url=http://www.nhlbi.nih.gov/guidelines/obesity/ob_gdlns.pdf|format=PDF}}
* {{cite web |url=http://www.nice.org.uk/nicemedia/pdf/CG43NICEGuideline.pdf |title=Obesity: guidance on the prevention, identification, assessment and management of overweight and obesity in adults and children|publisher=[[National Health Services]] (NHS)|year= ۲۰۰۶|format=PDF |work=[[National Institute for Health and Clinical Excellence]](NICE)|accessdate=April 8, 2009}}
* Puhl R. , Henderson K. , and Brownell K. Social consequences of obesity In:{{cite book|author=Peter G. Kopelman, Ian D. Caterson, Michael J. Stock, William H. Dietz|title=Clinical obesity in adults and children: In Adults and Children|publisher=Blackwell Publishing|location= |year=۲۰۰۵|pages=۲۹–۴۵ |isbn=1-4051-1672-2|url=https://archive.org/details/clinicalobesityi02edunse|url-access=registration}}
* Seidell JC. Epidemiology — definition and classification of obesity In:{{cite book|author=Peter G. Kopelman, Ian D. Caterson, Michael J. Stock, William H. Dietz|title=Clinical obesity in adults and children: In Adults and Children|publisher=Blackwell Publishing|location= |year=۲۰۰۵|pages=۳–۱۱ |isbn=1-4051-1672-2|url=https://archive.org/details/clinicalobesityi02edunse|url-access=registration}}
* {{cite book | author=[[World Health Organization]] (WHO) | title=Technical report series 894: Obesity: Preventing and managing the global epidemic. | location=Geneva | publisher=World Health Organization | year=۲۰۰۰ | url=http://whqlibdoc.who.int/trs/WHO_TRS_894_(part1).pdf | format=PDF | isbn=92-4-120894-5 | accessdate=۹ ژوئیه ۲۰۰۹ | archiveurl=https://web.archive.org/web/20150501075305/http://whqlibdoc.who.int/trs/WHO_TRS_894_(part1).pdf | archivedate=۱ مه ۲۰۱۵ | dead-url=yes}}
{{پایان چپ‌چین}}

== پانویس ==
{{پانویس|۳|چپ‌چین=بله}}

== برای مطالعه بیشتر ==
{{Sister project links|display=Obesity}}
{{چپ‌چین}}
* {{cite book |author=Fumento, Michael | authorlink=Michael Fumento | title=The Fat of the Land: Our Health Crises and How Overweight Americans can Help Themselves |url=https://archive.org/details/fatoflandourheal0000mich |publisher=Penguin Books |location=New York |year=۱۹۹۷|isbn=0-14-026144-3}}
* {{cite book |author=Keller, Kathleen |title=Encyclopedia of Obesity |publisher=Sage Publications, Inc|location=Thousand Oaks, Calif |year=۲۰۰۸ |isbn=1-4129-5238-7 |oclc= |url=http://books.google.com/?id=aRp2rJrEqZsC&dq=IOTF+obesity+map|doi= |accessdate=}}
* {{cite book |author=Kolata, Gina | authorlink=Gina Kolata |title=Rethinking Thin: The new science of weight loss –and the myths and realities of dieting |url=https://archive.org/details/rethinkingthinne0000kola_i1w5 |publisher=Picador |location= |year=۲۰۰۷ |pages= |isbn=0-312-42785-9}}
* {{cite book|author=Kopelman, Peter G.|title=Clinical obesity in adults and children: In Adults and Children|publisher=Blackwell Publishing|location= |year=۲۰۰۵|page=493 |isbn=1-4051-1672-2|url=http://books.google.com/?id=u7RvldSr5M0C&pg=PA87&dq=80+percent+of+the+offspring+of+two+obese+parents+become+obese}}
* {{cite book |author=Levy-Navarro, Elena |title=The Culture of Obesity in Early and Late Modernity |url=https://archive.org/details/cultureofobesity0000levy |publisher=Palgrave Macmillan |location= |year=۲۰۰۸ |pages= |isbn=0-230-60123-5}}
* {{cite book |author=Pool, Robert |title=Fat: Fighting the Obesity Epidemic |url=https://archive.org/details/fatfightingobesi00pool |publisher=[[Oxford University Press]]|location=Oxford, UK |year=۲۰۰۱ |pages= |isbn=0-19-511853-7}}
* {{یادکرد وب | عنوان=Characteristics of metabolically unhealthy lean people | وبگاه=EurekAlert! | تاریخ=2017-08-01 | سال=2017 | پیوند=https://www.eurekalert.org/pub_releases/2017-08/dzfd-com072717.php | کد زبان=en | تاریخ بازبینی=2018-11-14}}
* {{یادکرد وب | نام خانوادگی=Masterson | نام=Andrew | عنوان=Skinny legs and BMI: Lack of leg fat a sign of unhealthy metabolism | وبگاه=Cosmos Magazine | تاریخ=2017-08-02 | سال=2017 | پیوند=https://cosmosmagazine.com/biology/skinny-legs-and-bmi-lack-of-leg-fat-a-sign-of-unhealthy-metabolism | کد زبان=en | تاریخ بازبینی=2018-11-14}}
{{پایان چپ‌چین}}
{{اختلالات تغذیه}}
{{داده‌های کتابخانه‌ای}}
{{مشکلات بهداشتی پلاستیک‌ها}}

[[رده:چاقی| ]]
[[رده:آمفتامین]]
[[رده:علوم تغذیه]]
[[رده:فرم بدن]]
[[رده:ناهنجاری‌های متابولیک]]